فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 124

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
فصل ۱۲۳   ایل‌هان بعد از مدتی طولانی پس از اتمام حمام دلپذیرش، از وان خارج شد. سپس لباس نو پوشید و چهار الف که با وجود اینکه اتاق‌‌هایشان را تعیین کرده بود، با سردرگمی آنجا ایستاده بودند را در اتاق‌هایشان پرت کرد. بعد از آن یک مشت لباس و لباس زیر از مغازه‌ای در همان حوالی خرید، آیتم‌های گوشواره‌ای شکلی که از ارتا گرفته بود را بین آنها تقسیم کرد. «ااوه این لباسا خیلی راحتن.» «لباس زیر خیلی کوچکه اعلی حضرت. هم قسمت سینه و هم باسن تنگه.......» «پس خودت برو بعداً بخر.» بعد از پوشیدن آیتم‌های گوشواره مانند و لباس‌ها، الف‌ها هیچ تفاوتی با زمینی‌ها نداشتند، غیر از اینکه خیلی زیبا بودند. خنده دار بود چون اول خیلی مشکوک به نظر می‌رسیدند، اما حالا، هیچ راهی وجود نداشت که پلیس یا دولت جلویشان را بگیرد. گرچه، پیشاهنگان صنعت مدل، یا تهیه کنندگان دفاتر آیدول‌ها ممکن است این کار را انجام دهند! خوب، حالا، آتش خاموش شده بود. هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت، اما قبل از شروع دوباره‌ی کار سخت، باید سراغ چیز دیگری می‌رفت. «خب. بچه‌ها شما هم استراحت کنین.» «اعلی حضرت ؟» «من میرم بخوابم.» «پس با تو می‌خوابیم!» «با خودتون بخوابین.» ایل‌هان با قاطعیت به اتاق خود بازگشت و در کنار لیرا که در حال حاضر در وضعیت راحتی خوابیده بود، خم شد. به زمانی فکر کرد که لیرا قبل از اینکه به دیوار آشوب کشیده شود در کنار او خوابید. [میخوای کنارش بخوابی؟] «اینطور نیست که بتونم بیدارش کنم. و اونطور که دفعه قبل دیدم، فکر نمی‌کنم بدش بیاد.» -براش مهم نیست پس امنه! اگر لیرا این را می‌شنید، نمی‌دانست لبخند بزند یا گریه کند. ایل‌هان با چنین فکری چشمانش را بست. ارتا او را مسخره کرد و گفت: [آره، همین کارو بکن...... این بهترین پاداش برای اونه.] «*خار و پف*.» ارتا حرفش را با صدای بلند گفته بود تا ایل‌هان بشنود، اما او در عرض ۱.۵ دهم ثانیه به خواب رفت و نشنید. [هی!] ارتا لحظه‌ای حتی شک کرد که شاید ایل‌هان در حالی که از احساس آن دو دختر نسبت به خود خبر داشت، از روی عمد این کار را کرده باشد، اما با دیدن یک انسان ...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی