همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 96
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۹۵: تو، من، غریبهها - ۱۵
احساس قدرت مطلق تمام وجود ایلهان را پر کرد. کی فکرش را میکرد او بتواند معجزهای را انجام دهد که از یک آیتم در اساطیر بود! چطور میتوانست خوشحال نباشد؟
[این شکست ناپذیر نیست. میدونی اودین از اساطیر اسکاندیناوی با این نیزه، گانگنیر، که بدون شک به هدف میخورد، به دست فنریر کشته شد، درسته؟] (ارتا)
«این موضوع یکم آرومم میکنه.»
خوشبختانه در نهایت نیاز نبود چهار ساعت تمرین کند تا با نیزه سازگار شود. این مهارت به طور مشخص با مهارت منحصر به فرد پرتاب نیزه غیرقابل مهار متفاوت بود و از آنجایی که نبردهای او با پرتاب نیزه شروع شد، فرصتهای زیادی برای تطبیق در طول نبردها داشت.
در میان راه، به خاطر نداشتن مانا نمیتوانست به طور فعال از دقت مطلق استفاده کند، و این اذیتش میکرد، اما فقط با تکامل به یک مهارت بالاتر عملکرد فوقالعادهای از خود نشان داد. زمانی که با پنهان کاری و استادی نیزه هماهنگ شد، بسیار باشکوه تر بود.
پس از قویتر شدن، ایلهان با سرعت بیشتری شروع به شکار اژدها کرد و پس از یک هفته، اکثر اژدهایانی که کمی بالاتر از سطح ۲۰۰ بودند، نابود کرد.
[کشتن رده سوم ۱۰۰۰۰/۱۰۰۰۰]
[کشتن رده چهارم ۸۱۶/۱۰۰۰]
و این همان زمانی بود که وجود ایلهان توسط اژدهایان کشف شد.
به خاطر ساختار جادویی نبود، به این دلیل بود که مشخص شد اژدهایان تقریباً توسط او نابود شدند.
[فکر کن ساختار جادویی این قاره هنوز فعاله!]
[تو کی هستی! تا الان کجا پنهان بودی!]
ایلهان از دست گروه اژدهایی که به سوی او میآمدند فرار کرد. یکی از اژدهایان خون سرخ رنگی از سرش بیرون میزد، زخمش بسیار دردناک به نظر میرسید، اما اگر ایلهان میایستاد، همان اتفاق برایش میافتاد.
«فقط یکی بود! این بچهها از حرکت آنی استفاده میکنن یا یه چیزی شبیه این!؟»
[خب، اگه اینا رده چهارمن، چرا که نه؟ با این حال، به اندازه ساختار جادویی قدرتمند نیست. میتونی انجامش بدی!]
ارتا که از قدرت ایلهان کیف میکرد و سرمس&ت بود، حرفهای خوش بینانه میزد، اما رِتا که تجربه خوبی در برابر اژدها نداشت، از ترس فریاد زد: [همین الان ساختار رو شروع میکنم! اول به جایی بریم که اژدهایان نیستن......]
«نه، الان نمیتونیم اجراش کنیم!»...
کتابهای تصادفی



