همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 86
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۸۵: شما، من، غریبهها - ۴
یک ماه از زمانی که ایلهان شروع به شکار اژدها کرد میگذشت. او اکنون در سطح ۹۹ بود.
[کرررر!]
یک بدن غول پیکر همراه با یک جفت بالِ کوچک و ناخوشاید و یک دهان بزرگِ ترسناک که باعث شده بود شبیه یک کلاژ از قطعات اژدها در داستانهای مختلف بهنظر برسد.
(پ.ن: شبیه یه شیمر (chimera))
بیشتر اژدهازاده های رده سوم شکلی ناقص داشتند.
ایلهان درحالحاضر با چنین نمونهای از اژدهازادههای عجیب و غریب روبهرو بود. خوب، احتمالاً هنوز متوجه نشده بود ایلهان درست جلوی چشمانش ایستاده است.
[چندتا تاحالا کشتی؟]
ایلهان در حالیکه میپرید و از دستانش یک نیزه با نور بنفشِ مایل به سیاه خارج میکرد، پاسخ داد.: «این ۲۳۷۹۵ ئه. هنوز خیلی مونده.»
دلیل اینکه او در حملهی غافلگیرانهاش از پایلبانکر استفاده نمیکرد ساده بود، نیزهی او دربرابر هیولاهای دیگر به اندازهی کافی موثر نبود ولی درمقابل اژدهاها بهخوبی عمل میکرد و ایلهان میخواست از این شرایط نهایت استفاده را ببرد.
[کرر؟]
سر ناموزون اژدهازاده کج شد و بو کشید انگار که چیزی را حس کرده باشد. ولی ایلهان از قبل به هوا پریده بود و به سمت آن پرواز میکرد.
نیزه را بهسمت اژدها گرفت و تمام وزنش را روی آن متمرکز کرد!
یک ماه بود که وارد دارو شده بود. از آنجایی که تا کنون با اژدهازادههای متعددی جنگیده بود، به وضوح میتوانست نقطه ضعف دشمنش را پیدا کند.
_ مانا قلب و بینی اون رو به هم وصل کرده. پس این از اوناست که مانا رو هم به دهانش و هم بینیش هدایت میکنه.
هنگامی که ایلهان مانا را در بدنش حرکت داد و به داخل نیزهای که در دست داشت هدایت کرد، شعلهای به رنگ ارغوانیِ مایل به سیاه که ترسناک به نظر میرسید، اطراف نوک نیزه را فراگرفت.
[نیزه کوتاه اژدهاکش خدای مرگ تاریک]
[رتبه – افسانهای]
[قدرت حمله - ۵۲۰۰]
[ویژگیها -
افزایش ۳۰ درصدی قدرت حمله و نرخ ضربه زدن هنگام حمله غافلگیرانه.
افزایش ۳۰ درصدی مهارتهای خدای مرگ.
افزایش ۱۰۰ درصدی قدرت حمله و میزان ضربه زدن در هنگام مبارزه با اژدهازادهها.
میتواند «شعله بنفش» را با استفاده از مانا فعال کند.]
[ماندگاری - ۶۰۰۰/۶۰۰۰]
[نیزهای ساخته شده توسط بهترین آهنگر پس از تراشیدن سلاحی که از گروهی از قدرتهای قوی هیولاها ساخته شده بود. دارای تواناییهای متنوع و قوی است.]
نیزهای که طی فراوری شمشیر جمعکننده آسمانی و نیزه عظیمِ استخوانِ سیاه ساخته شد.
نهتنها بیشتر ویژگیهای نیزه کوتاه را به ارث برده، بلکه تواناییهای شمشیر جمعکننده آسمانی را نیز حفظ کرده و به سلاحی درنده دربرابر اژدهازادهها تبدیل شده است.
با اینحال، آن مارمولک چاق نمیدانست که شعلهای درست بالای سرش میسوزد و فقط اطرافش را بو کرد.
کمی بامزه بهنظر میرسید، اما ایلهان میدانست که این موجود یکی از مقصرانی است که دارو را به سمت نابودی کشانده.
بههمین ترتیب، نیزه خود را بدون ذرهای تردید پرتاب کرد. شعلهی بنفش درهمان جهتی که نیزه پرتاب شده بود به پرواز درآمد. صحنهی شگفت انگیزی بود.
[ضربه کاری!]
نیزهی ایلهان بدون کوچکترین مکثی دماغش را له کرد و تا چانهی اژدهازاده را برید.
[کوگاااا!]
[شما ۵۸,۹۵۸,۳۰۱ امتیاز تجربه کسب کردید.]
[شما رکورد سطح ۱۷۶ فک بزرگ را به دست آوردید]
اژدهازاده با فریاد وحشتناکی سعی داشت مقاومت کند، اما وقتی شعلهی بنفش از زخمهای بینی و چانه به قلبش سرایت کرد، بدون اینکه بتواند کاری انجام دهد، فوراً مرد.
خوب، یک رده سوم بعد از کباب شدن قلبش دیگر کاری از دستش برنمیآید. علاوهبر این شعلهی بنفش هم به نوبهی خودش بسیار خاص است.
ایلها...
کتابهای تصادفی

