همه به غیر من بازگشته هستن
قسمت: 54
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل پنجاه سوم: انتقال(۱)
در نهایت هیچکس غیر از کسانی که در اون لحظه داخل سیاهچال بودن از وجود جهانهای رها شده خبردار نشدن. به همین دلیل عمده مردم زمین فکر میکردن دنیاشون که وارد عصر جدیدی شده داره در مسیر درست حرکت میکنه و یکی بعد از دیگری قوانین جدیدی رو برای مدیریت این دنیای جدید به تصویب میرسوندن.
همونطور که دولت کره قبلا ادعا کرده بود، سازمان جدیدی رو برای کاربران توانایی ایجاد کرد و اون رو به عنوان اداره انحصار نامگذاری کرد، اما به غیر از سربازان نظامی که پتانسیل بالایی داشتن، در بین غیرنظامیان افراد زیادی وجود نداشتن که بخوان به "انحصار" تعلق داشته باشن.
خوب بود که باهاشون به عنوان کارمندان دولتی رفتار میشد، اما از اونجایی اعمالشون تا حد زیادی محدود میشد، اونها نمیتونستن سطحشون رو بالا ببرن. و حتی اگه میخواستن و با هیولاها میجنکیدن، اینطور نبود که صاحب تمام بخشهای اضافی هیولا بشن، و به این معنی نیست وضعشون از سایر کاربرای توانایی ایمنترن.
به طور قطعی، وون کره در حال حاضر ارز جذابی نبود. دولت مسیر رو اشتباه تعیین کرده بود.
اونها فکر میکردن میتونن با انحصار، کاربران توانایی رو با مزایایی مثل تجارت و حمل و نقل کنترل کنن و در دراز مدت کسایی که حاضر به پیروی از اونها نیستن رو مجازات کنن. با این حال اونها بدترین انتخاب ممکن رو کرده بودن. به محض اینکه دولت شروع به انحصار درآوردن هیولاها و دروازههای سیاهچال کرد مردم به فکر ترک کره افتادن.
کشورهای زیادی بودن که دنبال آدمهای با استعداد میگشتن. چندین کشور هم وجود داشت که میدونستن فقط با یک آدم قوی توی کشورشون چقدر سود دریافت میکنن. اونها برخلاف کره، محدودیتهای ضعیف و مزایای قویتری ارائه کردن و کاربران توانایی استثنائی رو ربودن.
دولت کره متوجه اشتباهش شد و با کمی تاخیر همون راه امتحان پس داده بقیه کشورها رو برای اداره کاربران توانایی پیاده کرد. درست ۷۵روز بعد از عمال تغییرات عالی برروی زمین دولت کره ارگان رسمی جدیدی رو تاسیس کرد.
این تولد دیوان عالی اداره کاربران توانایی بود.
تنها کسی که در زمین میتونست با استفاده از آغشتهسازی مانا دستسازه درست کنه یو ایلهان نبود. مردم میتونن بهطور منظم به دنیاهای دیگه برن و دستسازههای رو از اونجا بهدست بیارن.
دولت کره خیلی از دستسازهها رو در مقیاس بزرگ مثل اونچه سازمانهای کشورهای دیگه انجام دادن خریداری کرد. اون دستسازهها میتونستن شغل کاربر و مقدار نیروی مانای اون رو تخمین بزنن.
با کمک اون دستسازه دیوان کاربران توانایی یه رتبهبندی استاندار برای اونها ساخت، اونها تمام کاربران نیرو رو از A تا F طبقه بندی کردن و به رتبه های A تا D مقداری پول میدادن. این پول میتونست کمتر از پول توجیبی یا بیشتر از هر حقوقی باشه و کاملا بستگی به رتبه خود کاربر داشت.
از اونجایی که تقریبا همه مردم کره از کاربران توانایی بودن، حتی به استثنای رتبههای F و E که حتی کلاس اولشون رو بهدست نیاوردن، میشه گفت که این یک سرمایهگذاری عظیم بود.
البته که اینطور نبود که فقط بهشون پول بده، تمام کاربرهای توانایی موظف بودن زمانی که هیولایی در بیرون از سیاهچال ظاهر میشه متناسب با رتبهشون اقدام کنن.
مردم میتونستن در قبآل انجام درخواستهای شکار هیولا پاداش بگیرن، درسته که اجباری در کار نبود اما اگه مدام درخواستها رو رد میکردن "حقوقشون" توسط دولت قطع میشد.
مردمی که با این کار مشکلی نداشتن به دیوان عالی کاربران میرفتن تا تواناییها و رتبهشون رو ثبت کنن.
کنترل کاربران توانایی رو کشورهای دیگه حتی امتحان نکردن. دولت کره تنها زمانی تونسته بود روابط تجاری بینشون برقرار کنه که بهطرز دردناکی متوجه شدن که نمیتونن به زور اونها رو کنترل کنن.
هرچند تجار خیلی باهوشتر از دولتها بودن، اونها بلافاصله شروع به تحقیق در مورد تواناییهای مختلف کردن و با کمک اون تحقیقات شروع به تشکیل گروههایی کردن. البته اونها فقط روی قدرت جنگیدن تمرکز نمیکردن، علاوه بر اون ۀغشتهسازی مانا، جستوجو و شناسایی و... اونها از کاربران توانایی در هر زمینهای استقبال میکردن.
با کشف عناصر فلزی جدید از جهانهای دیگه، تجار شروع به تحقیق در مورد اونها کردن تا بفهمن که میشه توی تجارت زمین ازشون استفاده کرد یا نه. اونها کنفرانسهایی برگزار کردن تا بفهمن چطور از سیاهچالهای روی زمین برای کسب سود استفاده کنن. و در مورد اینکه کدوم کسب و کار رو باید کاهش بدن توی کدوم یک سرمایهگذاری کنن بحث کنن.
با ظهور مواد جدید روی زمین، بدین ترتیب صنایع ...
کتابهای تصادفی



