فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

اصیل و خونخوار

قسمت: 38

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

آنی گفت:

- تو با اون، هم‌... اوه خدایا!

متعجب نگاهشون کردم که فاطمه جیغ‌جیغ‌کنون گفت:

- افسانه واقعاً معلوم هست تو داری چی‌کار می‌کنی؟!

دست‌هام رو تو هوا تکون دادم و گفتم:

- بابا به‌ خدا من کاری نکردم. چرا این‌جوری می‌کنین؟! اول خودش شروع کرد. بعدش هم، مگه الان من و اون جفت همدیگه...

فاطمه وسط حرفم جیغ زد:

- افسانه خفه ‌شو! خدای من! تو خودت تا دیروز مدام گله می‌کردی من از آیوان متنفرم، بعد الان دارم می‌شنوم تو و اون... وای خدا!

- مگه جرم کردم؟!

هرسه با چشم‌های گرد نگاهم کردن و آنی گفت:

- الان هم داری طرف اون رو می‌گیری؟

- چی؟!

سیسیلی گفت:

- افسانه، ما فقط متعجبیم که چرا بعد از اون‌همه تنفر از آیوان، حالا داری این‌طور رفتار می‌کنی.

دهن باز کردم تا بگم خودم هم نمی‌دونم که یهو در سالن باز شد و اون مردکِ چندش، پوسایدون، داخل اومد. با لبخند بزرگی که روی لبش بود گفت:

- آیوان با یه پاتیل سر برگشته. می‌خواد تشریفات خونخواران رو آماده کنه.

***

من، فاطمه، سیسیلی و آنی خواستیم در بزرگ آشپزخونه رو باز کنیم و سریع داخل بشیم که اون پوسایدون عوضی، همه‌مون رو کنار زد و با عجله در رو باز کرد. داخل پرید و داد زد:

- آیوان، به‌محض‌اینکه بهشون گفتم، مثل کانگورو از جاشون پریدن تا بیان تو رو ببینن.

هر چهار نفرمون داخل شدیم و من با دیدن صحنه‌ی روبه‌روم، چشم‌هام گرد شد و دستم رو روی دهنم گذاشتم.

سیسیلی شروع به جیغ‌‌جیغ کرد:

- آیوان معلوم هست داری چی‌کار می‌کنی؟! تشریفات خونخواران؟ واقعاً؟! چند نفر آدم کشتی و سرهاشون رو قطع کردی تا بتونی به تعداد همه‌ی اهالی قصر، سر بیاری؟ هان؟

سیسیلی تندتند و با حرص حرف می‌زد؛ اما من تمام توجهم به سرهای مختلفی از زن و مرد و پیر و جوون بود که هرکدوم داخل دیگی بزرگ و مملوء از خون، در حال جوشیدن بود.

آیوان بدون این...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب اصیل و خونخوار را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی