ارباب دوم ما
قسمت: 1
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
قسمت اول
کل شهر هانگژو میدانند که دومین ارباب خانوادهی من یک شلوار ابریشمی است (اصطلاح منفیای که برای پسر یک مرد ثروتمند به کار برده میشه).
خانوادهی یانگ بزرگترین تجارت ابریشم در کل کشور را اداره می کنند، ثروتمندترین خانوادهی شهر، با دو پسر.
ارباب اول، یانگ یی فانگ، هرجا اسمش می آید، همه انگشت شست خود را به نشانهی تایید بالا می برند. او یکی از دانشمندان برتر هانگژو، دانش آموخته و کاندیدایی موفق در امتحانات امپراتوری است.
علاوه بر این، یانگ یی فانگ ظاهری با ابرو و چشمانی زیبا و شفاف داشت، به همین دلیل ارباب ارشد، یانگ، همیشه دوست داشت زمانی که برای گردهمایی های کاری می رفت، یانگ یی فانگ را همراه خود ببرد. او با یک قلم مو، نقاشی میآفریند و با یک آواز، شعر میسرود.
در دنیای ناخوشایند سکه و تجارت، ظرافت او مانند ساقهی آلو و مانند برف سفیدی در بهار، خودنمایی میکرد.
و ارباب دوم، یانگ یی چی. خوب، او هم یک شخصیت است؛ هرچه باشد، افراد زیادی وجود ندارند که بتوانند پس از شنیده شدن نام او، اخم کنند.
ارباب دوم یک سال از ارباب اول کوچکتر بود، اما بلوغ عاطفی و شخصیتیاش قطعاً بیشتر از یک ستاره و نیم متفاوت بود.
ضرب المثلی وجود دارد که می گوید شخصیت یک فرد در سه سالگی ثابت می شود. وقتی ارباب دوم سه ساله بود، مِلک یانگ، جشن بزرگی برگزار کرد که کل خیابان را در بر گرفته بود.
آنها از معروف ترین گروه اپرا برای اجرا دعوت کرده بودند. هنگامی که ستارهی اصلی، اواسط اجرایش روی صحنه درحال آواز خواندن بود، ناگهان فریاد بلندی کشید. همه به سمتش نگاه کردند و متوجه شدند که یک نفر زیر دامن او میچرخد - درست است، این ارباب دوم ما بود.
از آن روز به بعد، تقریباً همهی مردم شهر می دانستند، دومین ارباب خانوادهی یانگ از سه سالگی می داند که چگونه به زیر دامن یک ستاره رفته، و پای او را لمس کند.
کتابهای تصادفی