فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

صاعقه تنها راه است

قسمت: 88

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت 88 – قدرت بیش‌تر!

هر زمان که زن جوان در برج صاعقه به طبقه سوم می‌رسید، صدای جیغ بلندی را از بالا می‌شنید. در ابتدا فقط دردناک به‌نظر می‌رسید، اما با گذشت زمان، فریاد درد به‌آرامی به خنده‌ای مجنونانه تبدیل شد.

هر بار که آن را می‌شنید، به خودش می‌لزید. آن مرد در طبقه چهارم قطعاً دیوانه بود. هیچ انسانی درحالی‌که هنوز عاقل بود نمی‌توانست این‌گونه فریاد بزند و او دیگر جرأت نکرد دوباره وارد طبقه چهارم شود. او از آن مرد می‌ترسید و می‌خواست تا جایی که ممکن بود از او دور بماند.

ناگهان صدایی از بالای سرش شنید:

زن رنگش پرید. آیا مرد با او صحبت می‌کرد؟ منظور او از "افزایش قدرت خروجی" چیست؟ او باید چه می‌گفت؟

«قدرت خروجی رو بیش‌تر کن!»

وقتی دوباره همان جمله را شنید، لرزی بر ستون فقراتش جاری شد. او به‌سرعت از برج صاعقه بیرون دوید و به گورن خبر داد. گورن سریع رسید و به طبقه چهارم رفت.

گورن از پشت در فریاد زد: « گراویس، 7روز زمان مقرر شده، چند ساعت دیگه تموم می‌شه. دیگه نمی‌تونی ادامه بدی»

مدتی گذشت تا اینکه گورن صدای «من به قدرت بیش‌تری نیاز دارم! به من قدرت بیش‌تری بده!» را از در شنید. گورن چشمانش را ریز کرد و در را باز کرد. وقتی به داخل نگاه کرد، گراویس را دید که کاملا شفا یافته بود. چشمان گراویس از جنون و خشم می‌درخشید و گورن عمیقاً به چشمان او خیره شد.

گراویس درحالی‌که به چشمان گورن نگاه می‌کرد با عصبانیت فریاد زد: «من به قدرت بیشتری نیاز دارم!»

گورن احساسات را در چشمان گراویس دید و مدتی تماشا کرد. با فکر سرش را پایین انداخت و بعد از مدتی با قاطعیت به گراویس نگاه کرد.

او گفت: «باشه!» و سپس از اتاق خارج شد. گورن به سمت هسته برج رفت، جایی که می‌توانست آرایه‌های شکل گیری و چند سنگ درخشان را ببیند. این‌ها سنگ‌های جادو (انرژی) بودند. آن‌ها به این دلیل این‌چنین نام‌گذاری شده بودند که جادو (انرژی) را در هوا داشتند. آن‌ها واحد پول بودند و همچنین به‌عنوان خروجی برق برج صاعقه عمل می‌کردند.

سنگ جادو در قاره بیرونی وجود نداشت و گیلد فقط با تجارت با گیلد مادر می‌توانست آن‌ها را به‌دست آورد. درحالی‌که گیلد مادر سنگ جادو را می‌فرستاد، در قبال آن طلا می‌گرفتند. گورن چندین سنگ دیگر را بیرون کشید و روی آرایه شکل‌گیری که مسئول طبقه چهارم بود قرار داد.

گورن سپس تنظیمات آرایه شکل‌گیری را تغییر داد و قدرت آن را 2برابر کرد. زن اهل برج صاعقه به دنبال او رفت و وقتی دید او چه می‌کند عصبی شد.

او با نگرانی گفت: «رئیس گیلد، این خیلی بیش‌تر از مقدار تعیین شدست. خروجی قوی‌تر حتی ممکنه به برج صاعقه هم آسیب برسونه.»

گورن چشمانش را ریز کرد و گفت :«وقتی کسی به 7روز کامل نیاز نداره، همیشه مقداری سنگ باقی می‌مونه. تازشم ما ازشون خیلی تو انبار داریم.»

زن التماس کرد :«اما رئیس گیلد، اون سنگ‌ها برای...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب صاعقه تنها راه است را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی