بذر کتان: شو شین
قسمت: 1
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر اول: پایان نامزدی
چیانوی شو شین، به آرومی به پل پوشیده از شکوفههای بهاری نزدیک شد. شب در حال سپری شدنه و کارناوال باشکوهی در جریانه و علاوه بر انسانها میشه روحهای زیادی رو دید که مثل شو شین در حال گذروندن یک شب لذت بخش هستن.
هالهی سرخ شو شین به سرعت توجه نامزدشو که روی سکوی کنار پل نشسته بود به خودش جلب کرد. اون پالتوی سیاه خوش دوختی پوشیده که با تم کارناوال و کیمونوپوشهای متعددش در تضاده. شو شین با لذت به شعلههای نارنجی رنگ هالهی نامزدش خیره میشه و با لبخندی طمعکارانه به سمتش میره.
مدتی طول کشید تا بپذیره واقعا تونسته به روح یک انسان علاقه مند بشه. انسانها همیشه خط قرمز شو شین بودن و در سیستم تمدنی و نژادیای که بهش تعلق داره، انسانها صرفا به عنوان موجوداتی سلطهگر و حقهباز شناخته شدن که همگی تصوراتی احمقانه در مورد خودشون داشتن. اما این یکی فرق داشت و شگفتانگیز و خیره کننده به نظر میرسید.
مالائیکا فوق العاده است. هر چند قدرت کمی داره اما حتی بین انسانها هم از...
کتابهای تصادفی

