اپ بازیگر فیلمهای ماورأطبیعی
قسمت: 44
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 44 – تغییر کارگزار
شیهچی خیلی زود از کارش پشیمان شد. از آنجا که ذهن برادرش بهم ریخته بود، مجبور شد به برادرش کمک کند و غذا بسیار شور شد.
بعد از شام، برنامه دوباره زنگ خورد.
[مشخص شد که کارگزار شما فوت کرده است، آیا میخواهید کارگزار خود را بطور تصادفی تغییر دهید؟]
[پس از تائید، برنامه بطور تصادفی کارگزاری را به شما اختصاص خواهد داد.]
شیهچی بلافاصله روی [نه] کلیک کرد.
پس از مرگ ژوتانگ او دیگر کارگزاری نداشت. او به کارگزاری نیاز داشت که فریبش ندهد یا مجبور بود خودش کارگزار خودش بشود. کارگزارهای تصادفی ممکن بود خوب یا بد باشند و شیهچی تمایلی نداشت که از آن استفاده کند. بهرحال، ملاقات با شخص دیگری همانند ژوتانگ مشکلساز بود.
[شما اختصاص تصادفی کارگزار را رد کردید. اکنون صفحه به کارگزارانی که قابل انتخاب هستند، میرود.]
نام بیش از صد مأمور روی صفحه وجود داشت. شیهچی یکی را بطور تصادفی باز کرد، اطلاعات بسیار واضح بود: ژنگیوان، مرد، بازیگری با عنوان بنفش. متخصص در فیلمهای ارواح، در فیلمهای ارواح خوب است و تجربه زیادی در فیلمهای ارواح دارد.
ژنگیوآن از کارگزارانی بود که 18% از امتیاز را به ازای هر فیلم به عنوان هزینه دریافت میکرد.
بعدی این بود: ژانگآن، مرد، بازیگری با نشان آبی. دو فیلم تسخیر شده گرفته است. بازیگران علاقمند به موضوع خانههای جن زده میتوانند او را انتخاب کنند.
ژانگآن از کارگزارانی بود که تا 8% از امتیاز را به ازای هر فیلم دریافت میکرد.
اخم شیهچی هرچه نگاه میکرد، عمیقتر میشد. در سطح فعلی، همه کارگزاران مناسب بودند. اما کارگزاران مشهورتر و باصلاحیت، هزینههای بالاتری دریافت میکردند. در ردههای پائین او تا 5% امتیاز خود را باید به کارگزاران واگذار میکرد، اما ردههای بالا تا 30% امتیاز را هم دریافت میکردند. از نقطه نظر امتیاز، هرچه هزینه مورد درخواست بیشتر باشد، سطح کارگزار هم بالاتر است. شیهچی تلاش کرد جستجوی دقیقتری را امتحان کند و دریافت کارگزاران همه جانبه بسیار کم هستند. 95% از کارگزاران در یک یا دو نوع از فیلمها تخصص داشتند. این با چیزی که شیهچی میخواست فرق داشت.
علاوه بر این، هزینه استخدام کارگزاران همه کاره حدود 10برابر گرانتر از یک کارگزار متخصص بود. ارزانترین آنها عنوان آبی داشت و باید 15% از امتیازاتش را به عنوان هزینه میپرداخت.
به نظر میرسید یافتن کارگزار غیرممکن است. او عادت داشت بیشتر به خود تکیه کند تا به دیگران. علاوه بر این، او این افراد را نمیشناخت. ارتباط بین علائق، چندان قابل اعتماد به نظر نمیرسید و او مجبور بود با قدرشناسی، شکایت یا عشق، سر و کار داشته باشد.
اگر کارگزار به علت نارضایتیهای احتمالی از روی خودخواهی به او اطلاعات اشتباهی میداد، میتوانست برایش کشنده باشد. او حاضر نبود اختیار زندگی خود را به دیگران واگذار کند.
اطلاعات بیشتری را درباره کارگزاران جستجو کرد و اخمهایش عمیقتر شد.
او مجبور بود 100 امتیاز بدهد تا تبدیل به یک نماینده شود. سپس باید به دادن امتیاز ادامه میداد تا سطح کارگزاریش برای انتخاب یک فیلم با کیفیت بالاتر به روز شود. بعد از تبدیل شدن موفق به یک کارگزار، تنها فیلمهای ترسناک با کیفیت خشن برایش باز میشدند. اگر میخواست یک فیلم ترسناک ساده برایش باز شود باید 50 امتیاز و اگر میخواست یک فیلم با مزیت منفی بیشتر برایش باز شود، 100 امتیاز خرج میکرد.
همچنین پس از انتخاب فیلم ترسناک، اگر کارگزار میخواست چیزی غیر از نام و موضوع فیلم بداند، باید امتیاز بیشتری برای خرید آنها خرج میکرد.
میشد آن را یک سیستم به روزرسانی دیگر نامید. جای تعجب نبود که چرا کارگزاران از بازیگران هزینه دریافت میکردند. براساس این محاسبه، 5 درصد واقعا مبلغ سخاوتمندانهای بود. البته درخواست 50% قبلی که ژوتانگ از او کرده بود، یک سرقت محض بود.
درآمد یک مأمور سطح پائین زیاد نبود، زیرا اکثر بازیگران زیر نظر آنها توپهای غذایی بودند. اگر میتوانستند در یک فیلم 10 امتیاز کسب کنند، بد نبود...
کتابهای تصادفی


