فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همترازی با خدایان

قسمت: 101

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

آثار هفایستوس آیتم‌های زیادی را پوشش می‌داد. چکمه‌های هرمس که در حال حاضر توسط یو وون استفاده می‌شد یا حتی «سپر مدوسا» که آتنا در اختیار داشت یا «ارابه خورشید» آرس هم همه و همه توسط او ساخته شده بودند.

با این حال، اگر از کسی می‌خواستید که تنها یکی از ساخته‌های او را انتخاب کند، انتخاب نهائی همه فقط یکی بود: «صاعقه‌ی زئوس».

نیزه‌ی سه‌شاخ و کاینی هم فقط از نظر مواد اولیه زیر نظر پیرمرد بودن وگرنه خلقت کلیشون به‌دست اون نبوده.

هفائستوس، نه‌تنها بزرگ‌ترین آهنگر اولیمپوس، بلکه بهترین در کل برج بود و بزرگ‌ترین اثر او که اوج قدرت و هنرش را در آن قرار داد، صاعقه‌ی زئوس بود که عظمتش را نشان می‌داد.

صاعقه‌ی زئوس تنها با یک تاب می‌توانست جزیره‌ای را نابود کرده و فقط با در دست گرفتنش می‌توانست وضعیت آب و هوای آسمان را تغییر دهد.

چشم کاینی به آرامی باز و کف دست یو وون بی حس شد.

یو وون حس می‌کرد که قرار است دست راستش در فرآیند تلاش برای سرکوب سیل عظیم مانایی که از چشم بیرون می‌ریزد، کاملا کنده شود.

سازنده‌ی کاینی هادس یکی از شاگردهای پیرمرد بود که خودش بزرگش کرده بود.

حتی اگر کل برج را جست‌وجو می‌کردید، کمتر از ده نفر بودند که می‌توانستند آدامانتیوم را کنترل کنند. و حتی بین آن ده نفر، مهارت آنها در کنترل آدامانتیوم نیز متفاوت بود.

آدامانتیوم ماده منحصر به فردی بود که می‌توانست قدرت "کریستال الهی تاریکی"، "کریستال الهی دریا" و "کریستال الهی آسمان" را هدایت و کنترل کند.

بسته به میزان مهارت فرد در کار با آن ماده، تفاوت عملکرد آیتم نیز مانند بهشت ​​و زمین می‌بود.

برای همینم هست که این کاینی...

یو وون پس از باز شدن چشم کاینی، آن را فشار داد و دوباره شروع به پیشروی کرد.

...این آیتم خیلی بهتر از چیزیه که هادس در اختیار داشت.

با نزدیک شدن یو وون به قلب، هیولاها دورش جمع شدند و دندان‌های خود را به شکلی تهدیدآمیز به او نشان دادند. اما هیچ کس جرات نداشت اول به او حمله کند.

نه، بلکه شرایط کاملا برعکس بود.

هیولاها یکی پس از دیگری شروع به جدا شدن از هم کردند. آنها مانند گیاهخوارانی عمل می‌کردند که در حضور یک شکارچی قرار داشتند.

برخی از هیولاها حتی خود را روی زمین پهن کرده و ناله‌های دردناکی بیرون می‌دادند.

یو وون هیچ کاری نکرده بود، او فقط با تمام توانش قدرت کاینی را در تمام فضا بخش کرده و به همه‌ی آن‌ها نشان داده بود.

تازه این فقط نصف قدرتشه.

لحظه‌ی بعد یو وون به حرکت خود به سمت "کریستال الهی دریا" ادامه داد.

قلبش بی تاب بود، اما نمی‌توانست اجازه دهد که آن‌ها از ترس و استرس او خبردار شوند، زیرا صاحبان قدرت واقعی باید همیشه آرام بمانند و ضعفی از خود نشان ندهند. اگر آن هیولاهایی که فقط به اعداد و ارقامشان اعتقاد داشتند ناآرامی یا روزنه‌ای برای شکست او می‌دیدند، دوباره و بدون هیچگونه تردیدی به او حمله‌ور می‌شدند.

به همین دلیل هم بود که او عجله نمی‌کرد. آهسته و پیوسته مسیرش را طی می‌کرد و هیولاها از سر راهش کنار رفته و مسیر را برایش باز می‌کردند.

اما پس از چند لحظه...

«کریستال الهی دریا» که در قلب مانای لاک پشت قرار داشت، نوری از خودش ساطع کرد.

«لعنتی...» و قدم‌های یو وون به سمت هدفش سریع‌تر شد.

یو وون پس از اینکه سرعت خود را بالا برد، مستقیماً به سمت «کریستال الهی دریا» دوید. او از هر چه داشت استفاده کرد تا بلکه فاصله‌اش را در کمترین زمان ممکن با قلب مانا کاهش دهد اما...

«کیااااااااا-!»

انبوه هیولاهایی که در اطراف یو وون به دو نیم صف شده بودند، دوباره به سمت او حمله‌ور شدند.

«اگه جونتون رو دوست داشتین این انتخاب رو نمی‌کردین!»

یو وون قدرت را در دستانش گذاشت و شمشیر خود را در برابر موج عظیم هیولاها به چرخش دراورد.

«می‌دونید که نزدیک شدن به من مساوی با مرگه ولی بازم با تمام وجود دارید به سمتم میاید، انگار قدرت اون کنترل ذهنی خیلی بیشتر از چیزیه که فکر می‌کردم.»

چشم کاینی دوباره شروع به درخشیدن کرد و مانای تاریکی‌اش با تمام قدرت در تیغه‌ی نیمه‌‌شب یو وون سرازیر شد.

در لحظه بعدی...

با پیروی از م...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همترازی با خدایان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی