همترازی با خدایان
قسمت: 81
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
حرف های هارگان باعث شد تا با ذکر کردن لقب نائب فرماندهفرقه، ابروهای یو وون تا حدودی در هم فرو رود.
یو وون با خودش فکر کرد: ولی اینکه منم.
او لقب خود را بررسی کرد: "نائب فرماندهی فرقه اهریمن بهشتی"
این بالاترین مقام در فرقه بعد از لرد بود که به یک نفر قدرت فرمان دادن به بازیکنانی که به فرقه ملحق میشدند را میداد.
مشکل این بود که فرقه در حال حاضر در قلمرو رزمی خفته بود.
این به آن معنا بود که...
یو وون گمان کرد: اونها بالاخره دوباره ظاهر شدن.
احتمال این بسیار زیاد بود. تنها دلیلی که فرقه در کوه بهشت پنهان شده بود به خاطر سرسختی شیطان آسمانی برای محافظت از آتش مقدس بود. حالا که آرزوی طولانی آنها برآورده شده بود، شروع به حرکت برای فرقه عجیب نبود.
و اونها مسابقات بزرگ هنرهای رزمی رو به عنوان اولین صحنه انتخاب کردن... یو وون درحالی که چهره شیطان آسمانی را به یاد میآورد فکر کرد: برخلاف ظاهرش، اون یه روباه مکاره.
شیطان آسمانی به عنوان بزرگترین استاد هنرهای رزمی در قلمرو رزمی شناخته میشد.
برخلاف نام گانگ جین وون که به سختی توانسته بود رتبه برتر شود، شیطان آسمانی حتی در بین رتبه برتر ها هم رتبه بالایی داشت.
او یک رزمیکار فوق العاده با استعداد بود و رهبری بود که فرقه فعلی اهریمن بهشتی را ایجاد کرده بود.
یو وون هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا شایعات توسط شخصی در فرقه شروع شده بود یا توسط شیطان آسمانی برنامه ریزی شده بود، نداشت ولی این وضعیت برای او بد نبود.
یو وون فکر کرد: اگه فرقه شروع به حرکت کرده باشه، کمک بزرگی به من میشه.
فرقه اهریمن بهشتی با وجود اینکه یک مدرسه رزمی منحصر به فرد است، باز هم به عنوان یکی از بزرگترین نیروها در قلمرو رزمی مورد بحث قرار میگیرد.
به نوعی، یو وون پشتوانهای به دست آورده بودکه حتی بهتر از پشتوانه هون بود.
هارگان شروع به وراجی کرد: «با توجه به اینکه اولین باریه که فرقه اهریمن بهشتی رخ نشون میده، نائب فرماندهباید فردی واقعاً ماهر باشه. دوست دارم بدونم که یه بازیکنه یا رتبه دار. اگه رتبه دار باشن، نمیتونن در مسابقات شرکت کنن پس من فرصتی برای رویارویی با اونا نخواهم داشت.»
هارگان این تصور را داشت که نائب فرماندهفرقه احتمالاً یک رتبه دار است که این کاملاً طبیعی بود.
نائب فرماندهقدرتی در درون فرقه داشت که بعد از لرد در رتبه دوم قرار بود. تصور اینکه فرقه چنین موقعیتی را به یک بازیکن محض بدهد سخت بود.
هارگان پرسید: «تو در آزمون فرقه قبول نشدی؟ چیزی نمیدونی؟»
«منم.»
«ها؟ یعنی چی؟»
یو وون با بیتفاوتی توضیح داد: «منم. من نائب فرماندههستم.»
هارگان برای مدتی مات و مبهون به نظر میرسید و نمیتوانست آنچه را که شنیده بود پردازش کند اما وقتی چرخ دنده ها دوباره شروع به چرخیدن کردند و او حرفهای یو وون را فهمید، چشمانش گرد شد.
هارگان با تعجب پرسید: «تو نائب فرماندههستی؟»
«اوهوم.»
«نائب فرمانده بودن سمتی شبیه معاونت یک طایفه اشرافی نیست؟»
«یه همچین چیزیه.»
دهان هارگان باز ماند.
او شنیده بود که یو وون اولین کسی بود که در آزمون فرقه اهریمن بهشتی قبول شده است.
خود هارگان موفق شده بود آزمون قبیله نام گانگ را که به سختی معروف بود، پشت سر بگذارد اما آزمون فرقه اهریمن بهشتی هم سخت تر از آن شناخته میشد.
او میدانست که یو وون آدم شگفت انگیزی است، ولی نمیدانست که تا این حد است...
«مقام نائب فرماندهپاداش بود؟»
یو وون در جواب سرش را تکان داد.
پاداش واقعی [آتش مقدس] بود و مقام نائب فرماندهفقط یک پاداش اضافی بود که او دریافت کرده بود اما یو وون دلیلی برای توضیح دادن همه چیز با جزئیات ندید.
هارگان با تاسف زمزمه کرد: «لعنت خدا به شیطون...» و پشتش را به دیوار چسباند. «شاید باید اون رو به چالش میکشیدم.
برخلاف یو وون، هارگان علاقهی زیادی به فرقهها داشت.
فرقه اهریمن بهشتی بدون شک بزرگترین فرقه در قلمرو رزمی بود. حتی اگر دارایی فعلی آنها خیره کننده نبود، آنها چندین رتبه دار در میان خود داشتند و فقط داشتن شیطان آسمانی، یک رتبه برتر، آنها را بالاتر از قبیله نام گانگ قرار میداد.
و نائب فرماندهکسی بود که میتوانست از قدرت فرماندهی آن سازمان استفاده کند. برای هارگان، این وسوسه انگیز ترین پاداشی بود که ممکن بود به دست آورد.
هارگان نظر داد: «وقتی اینو بفهمن، ارزشت حتی بالاتر از این می...
کتابهای تصادفی

