فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

پادشاه ابعادی

قسمت: 179

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر 179 : بهبود وضعیت (بخش پایانی)

لوکان

{جنگ} هوان‌مونگ

سلامتی: 1000000/1000000

انرژی هوان‌مونگ: 1000000/1000000

خوش شانسی: 31

جذبه:15

پنجره وضعیتش نشان می‌داد که سلامتی و انرژی هوان‌مونگ او دوبرابر شده بود.

او اولین قدمش را به عنوان یک فرمانروای هوان‌مونگ برداشته بود.

کانگ‌جون سایه‌ای را شکست داده بود که توسط شیاطین قلبش ایجاد شده بود. نه تنها قدرت شمشیرش بیشتر شده بود، بلکه به صورت ذهنی هم قوی‌تر شده بود!

کانگ‌جون حالا قدرتی بیشتر از یک فرمانروای هوان‌مونگ داشت.

به‌خاطر شکست دادن قلب شیطانی بود.

به مهارتش به عنوان یک فرمانروای هوان‌مونگ ربطی نداشت.

کانگ‌جون قادر شده بود که سایه رو شکست بده و به زندگیش به عنوان یک انسان بعد از تبدیل شدن به یک فرمانروای هوان‌مونگ ادامه بده.

او به‌خاطر انسان بودن کمی احساس شادمانی و خوشحالی داشت، کیف می‌داد.

او شادی بیشتری از نوشیدن آبجو و خوردن گوشت با هایون، سانگ هون و جیون احساس می‌کرد تا پیدا کردن صدها جهان کوچک.

مقیاس سیستم ابعادی خیلی بزرگ بود، اما لذت‌های کوچک زندگی از آن‌ها بزرگ‌تر بودند.

بنابراین، حتی اگر به عنوان یک فرمانروای هوان‌مونگ دیگر توانایی نداشت.

اگر می‌توانست از زندگی با خانواده و دوستانش لذت ببرد، دیگر غبطه‌ای نمی‌خورد.

...حداقل، در مورد شادکامی.

بعد از غلبه بر قلب شیطانی‌اش، کانگ‌جون به فضای اسرارآمیز اطرافش که به عنوان مقبره خدایان شناخته می‌شد، نگاهی انداخت.

متوجه شد که آنجا مقبره خدایان نبود بلکه دریچه‌ای به جهان دیگر بود. که می‌توانست هزاران تونل را ببیند.

اگر وارد آن تونل‌ها می‌شد چه دنیایی ظاهر می‌شد؟

به‌نظر می‌رسید که تعداد بی‌شماری تونل وجود داشت، در نتیجه او می‌توانست تا ابد آن‌ها را ببیند.

شاید چیز‌هایی باشه که برای فرمانروای هوان‌مونگ چالش به‌نظر بیاد.

به عنوان یک فرمانروای هوان‌مونگ، به محض ایستادن در روبروی آن دنیاها قلبش با شوری شروع به تپیدن کرد.

چقدر چیزهای اعجاب انگیز دیگری وجود داشت؟

به علاوه، چقدر می‌توانست قوی‌تر شود؟

گشتن در این دنیاهای ناشناخته می‌توانست قلمرو کانگ‌جون را گسترش دهد.

به عنوان یک فرمانروای هوان‌مونگ، همیشه چالش‌های بی شماری وجود داشت، بنابراین قلب کانگ‌جون به شدت تپیدن گرفت.

حداقل در آینده حوصله‌ام سر نمی‌ره.

کانگ‌جون از طریق تونل برگشت، مقابل اقلیم روجل جایی که هکسیا منتظرش بود.

«سرورم! اون داخل چی بود؟»

«فقط چندتا سایه.»

کانگ‌جون زمان زیادی را آن داخل صرف کرده بود، اما این بیرون، زمان به اندازه نوشیدن یک چای گذشته بود.

کانگ‌جون به هکسیا لبخند زد.

«به هر حال، تو سخت کار کردی، پس باید بهت جایزه بدم.»

هکسیا با گولم‌ها جنگیده بود و خطراتی که اقلیم روجل را تهدید کرده بودند نیز از بین برده بود، ماموریتش را به عنوان یک محافظ به اتمام رسانده بود.

بنابراین، کانگ‌جون به او مجموعه‌ای از سلاح‌ها و زره‌های سطح اسطوره‌ای، سه تا سطح افسانه‌ای و ده ست از سطح قهرمانی.

«واه! آیتم‌های اسطوره‌ای!»

تازه، سه تا هم سطح افسانه‌ای بود! هکسیا خیلی خوشحال شد.

«سرورم، خیلی خیلی ممنونم.»

«نیازی به تشکر نیست. جایزه‌ای به‌خاطر سخت‌کوشیت هست.»

هکسیا با چشمانی عجیب به کانگ‌جون خیره شد.

«میشه یک جایزه دیگه هم بهم بدید؟» «یک جایزه دیگه؟»

«بله، باید بدونید.»

کانگ‌جون ناگهان اولین لحظه‌ای که او را دیده بود به یاد آورد.

فرمانده کاریزماتیک ارتش 439ا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب پادشاه ابعادی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی