فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

پادشاه ابعادی

قسمت: 154

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت 154: چشم‌اندازی جدید (1)

هواک!

تابشی فروزان بود و کانگ‌جون به فضایی کاملاً متفاوت حرکت کرد.

یک فضای دیگر بود.

فضایی خاص بود که با همسان‌سازی دستنوشته‌های دانش هرج‌ومرج خلق شده بود.

توهمات عجیبی جلوی چشمان کانگ‌جون نمایان شدند.

در کل سه توهم وجود داشت.

اولین توهم بی‌سایه بود که کانگ‌جون او را به‌خوبی می‌شناخت و در حالی که شمشیر در دست داشت یک عمل خاص انجام می‌داد.

هر بار که شمشیر او حرکت می‌کرد، یک فضای بعدی جدید ایجاد و سپس ناپدید می‌شد.

این چیزی نیست که اولین بار دیده بودم؟

این سبک شمشیرزنی خون بهشتی بود.

او قبل از مرگ بی‌سایه اثری از سبک شمشیرزنی خون بهشتی را دیده بود، اما اکنون کاملاً متفاوت به نظر می‌رسید.

به نظر میاد که اون شمشیرش رو به‌شدت تاب می‌ده، اما فضای ابعادی ناپدید می‌شه و دوباره ظاهر می‌شه.

البته اگر کانگ‌جون تصمیم می‌گرفت، انجام این کار برایش سخت نبود. با این‌حال، توهم اعمال بی‌سایه طبیعی و سبک بود.

ولی به نظر می‌رسید که بی‌سایه بسیار اندوهگین بود.

چرا توهم اینطور به نظر می‌رسید؟

کانگ‌جون تصمیم گرفت که حرکات بی‌سایه را دنبال کند.

کانگ‌جون از شمشیر خون بهشتی استفاده کرد تا مستقیم با حرکات بی‌سایه هماهنگ شود.

پاپات! سوسو! سوپاک!

هرچند که کانگ‌جون وقتی داشت حرکات را دنبال می‌کرد، احساس عجیبی کرد.

حسی شبیه به گرفتگی بود.

به چه منظوری بود؟

کانگ‌جون بدون تردید حرکات بی‌سایه را دنبال کرد. بعد از مدتی، کاملاً مثل بی‌سایه حرکت می‌کرد.

درسته.

چشمان کانگ‌جون می‌درخشیدند.

این ناقصه.

تکنیکی ناقص!

قطعه دانشی برای یک تکنیک جدید بود.

به همین دلیل بی‌سایه ناامید بود.

تکنیک کامل نبود.

قلب کانگ‌جون محکم می‌تپید.

با این‌حال اگر تکمیل می‌شد چه؟

او حتی نمی‌توانست تصور کند که نتیجه‌اش چه خواهد بود.

با اینکه ناقص بود، اما راهی برای حرکت به جلو نشان داد.

در آن لحظه...

[پس از به دست آوردن روش ضمیری از طریق دستنوشت دانش هرج‌ومرج، تجربه زیادی به دست آورده‌اید و سطح شما 13 مرتبه افزایش می‌یابد.]

او به سطح 330 رسید.

سطح او فقط از روش ضمیری افزایش یافت. درنتیجه، کانگ‌جون افزایش چشمگیری در قدرت حمله خود احساس کرد.

با این‌حال هنوز دیدگاه‌های جدیدی برای بررسی وجود داشتند.

کانگ‌جون سرش را برگرداند و به توهم دوم نگاه کرد.

یک زن جنگجو، نیزه‌ای قرمز را در دست داشت.

پا پا پا پا!

انرژی که از نیزه‌اش بیرون می‌آمد او را به یاد طوفان هرج‌ومرج می‌انداخت که در ایستگاه پاواریا به راه افتاده بود.

این یک فن نیزه‌زنی بود که اولین بار بود آن را می‌دید.

با این‌حال، در نگاه اول او احساس می‌کرد که به‌خوبی سبک شمشیرزنی خون بهشتی است.

مسیر و حرکت نیزه مانند یک باد ناگهانی و غلتیدن دریاچه‌ای بود. گاهی حرکات منعطف ماهی و گاهی حرکات خشن یک جانور را داشت.

حرکات موجودات و جامدات...

نیزه تغییرشکل‌دهنده شامل همه چیز در طبیعت بود!

هرچقدر بیشتر نگاه می‌کنم، عمیق‌تر به‌نظرم می‌یاد.

سپس پس از مدتی...

یک ضربه چاقو معمولی باعث به وجود آمدن طوفان پُرهرج‌ومرج شد.

این یعنی؟...

چشمان کانگ‌جون گرد شد؛ شبیه به چیزی بود که بی‌سایه چندی پیش نمایش داده بود.

جلوی چیزی گرفته شده بود. ب...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب پادشاه ابعادی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی