فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

پادشاه ابعادی

قسمت: 60

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

«اوم...»

«هوشیاریت رو به دست آوردی؟»

هکسیا بلند شد و در حالی که گردنش را لمس می‌کرد اخم کرد.

«اوه! درد می‌کنه! اون حرومزاده من رو گاز گرفت!»

غر غر کرد.

«نزدیک بود بمیرم. لعنتی!»

«اگه بمیری مجازاتی داره؟»

«نه مجازاتی نیست. من یه سری معضلات دارم.»

«تو که نگران دستاوردات نیستی پس معضلت چیه؟»

«خجالت آوره.»

او خجالت می‌کشد. دلیلش ساده بود.

هکسیا حیرت کانگ‌جون را دید و گفت.

«یه کاپیتان در حال مرگه و باید احیا بشه. می‌دونی تا کی فرمانده‌ها من رو مسخره می‌کنن؟ خوشبختانه من به لطف تو نمردم.»

با این حرف‌ها، دستانش را تکان داد. همان لحظه 10 معجون مقابل کانگ‌جون ظاهر شد.

«این معجونای پیشرفته رو بگیر. خیلی برای من کارایی ندارن.»

کانگ‌جون رد نکرد. او 10 معجون پیشرفته را دریافت کرد که 300 واحد شفا می‌داد. هکسیا چند معجون پیشرفته بیرون آورد، مقداری را نوشید و بقیه را روی زخمش ریخت. بدنش به طور مرتب ترمیم شد. کبودی‌ها و زخم‌ها ناپدید شدند و بال‌هایش نور قرمز رنگ مرموز را دوباره به دست آورد.

البته هنوز موها و لباس‌هایش بهم ریخته بودند. تا موقعی که همه چیز در یک لحظه مرتب شد. وقتی انگشتش را روی موهایش کشید، موهای ماتش مرتب شد. لباس‌های کثیفش هم وقتی دستش را روی آن‌ها کشید تمیز شدند.

هکسیا به حالت اصلی‌اش برگشت و پوزخندی زد که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده.

«الان شبیه خودمم. به هر حال، اون غول ارباب کجاست؟»

«مرد.»

«نگو که تو کشتیش؟»

«کی دیگه کنار منه؟»

کانگ‌جون پوزخندی زد. هکسیا متعجب به نظر می‌رسید.

«مهم نیست چقدر به مرگ نزدیک بود، با مهارتات این کار خیلی آسون نبوده!»

بعد ناگهان سرش را تکون داد. به یاد آورد که کانگ‌جون از یک مهارت در برابر کلونش استفاده کرد.

«آره. غیرممکنه مگر این که از اون مهارت استفاده کرده باشی. من کنجکاوم. میتونم اسم اون مهارت رو بپرسم؟»

«بهش می‌گن برش بهشتی.»

هکسیا سر تکان داد.

«برش بهشتی....؟ اولین باره راجبش می‌شنوم. اسم مهارت مهم نیست. شاید شکل پیشرفته شمشیرزنی باشه. اگه نه، نمی‌تونستی به کلونم ضربه بزنی.»

«مهارتای پیشرفته اینقدر عالین؟»

کانگ‌جون کنجکاو شد. در حقیقت برش بهشتی از سبک شمشیرزنی خون بهشتی آمده بود که بالاترین درجه شمشیرزنی بود. هکسیا سرش را تکان داد.

«رتبه‌های میانی چندین مرتبه از رتبه‌های پایین قوی‌تر هستن. با این حال رتبه پیشرفته در سطح دیگه‌ای از رتبه متوسط قرار داره. رسیدن به سطح پیشرفته به عنوان فرمانده برات راحت خواهد بود.»

«راحت می‌شه؟»

«تو مهارت برش بهشتی رو داری. این قابلیت رو داره که دشمنای خیلی قوی‌تر در مقابلت گوش به زنگ بشن. هرچقدر قوی‌تر بشی قدرت مهارت هم بیشتر می‌شه. برای همین راحت بالا می‌ری.»

ادامه داد.

«و در بالاترین درجه از رتبه قرار داره. از نظر رتبه بندی‌های ماورا طبیعی، مثل رفتن به یه کلاس زبان خارجه در دبیرستانه.»

«ماورا طبیعی؟»

«چه جادویی یا شمشیرزنی، رتبه پیشرفته از بهترین‌هاست. طبیعتا به دست آوردنش به اندازه کافی سخت خواهد بود. مگر اینکه خیلی خوش شانس باشی.»

کانگ‌جون از قبل مهارت بالایی داشت. البته لازم نبود به هکسیا بگوید.

هکسیا لبخند زد.

...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب پادشاه ابعادی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی