فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

پادشاه ابعادی

قسمت: 5

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

میدان مجازات (‏۲)

اینجا منطقه‌ی بی‌قانونی بود که قوانین در آن وجود نداشت!

سانگ‌جین تکانی خورد و یک قدم عقب رفت.

«واای، صبر کن ببینم! بیا صحبت کنیم...»

چه مزخرفاتی! چیزی بیش از یک مشت خوب لازم داشت؟

کانگ‌جون بازوی سانگ‌جین را گرفت و یکی از انگشتانش را عقب کشید. ​

خخخخرج! ​

انگشت سانگ‌جین شکست. ​

«آآآآخ!»

تکنیک‌ خشنی که هرگز در نبرد واقعی به کار نمی‌رفت. کانگ‌جون تابه‌حال از چنین تکنیک‌ وحشتناکی استفاده نکرده بود. ​

کانگ‌جون به همین کارش برای باقی انگشتان سانگ‌جین ادامه داد. ​

قررررچ! ترق!

«کااااع!! آآآآخ! کـ کمکم کنید...!»

او می‌توانست صدای شیون زدن‌های سانگ‌جین را بشنود، اما این کانگ‌جون را متوقف نکرد. ​

او با عصبانیت شروع به مشت زدن به صورت سانگ‌جین کرد. ​

پوع، ووع، پوع!

مدتی بود که ورزش نکرده بود، اما قدرتش برای خرد کردن صورت سانگ‌جین کافی بود. ​

خیلی خشن بود؟ معلومه که واقعاً واقعاً خشن بود. ​اما خب که چی؟ این واقعاً اتفاق نمی‌افتاد. فقط قصد داشت تا با این‌کارش باعث ترس او شود. مجبور بود که وحشت را وارد گوشت و خون سانگ‌جین کند. اگر به اندازه کافی می‌ترسید، دیگر هیچ‌وقت او را به دردسر نمی‌انداخت. ​

به‌هر‌حال، همین کافیه.

او فکر می‌کرد که نابود کردن روح و جسم سانگ‌جین، مجازات به اندازه‌ای بود. اما اطلاعاتی که در محدوده‌ی دید او ظاهر شد با آنچه انتظار می‌رفت متفاوت بود. ​

[‏هدف مجازات کافی را دریافت نکرده است.]

[‏زمان باقیمانده ۱۰ ثانیه است.]

هاه؟

سانگ‌جین در شرایط مرگ و زندگی قرار داشت. با‌این‌حال مجازات کافی نبود؟ ​

بیش‌تر می‌خواد؟ نگو که ازم می‌خواد بکشمش؟

مهم نیست چه‌قدر بد بوده ولی کشتنش؟ اما او نمی‌توانست تردید کند. اگر او سانگ‌جین را تنبیه نمی‌کرد، بعد از آن، خود کانگ‌جون نفرین می‌شد. ​کانگ‌جون دندان‌هایش را به‌هم فشرد و به سانگ‌جین خیره شد. ​

بدن سانگ‌جین از درد می‌لرزید. او می‌توانست در همان حالش مقصود و هدف را در چشمان کانگ‌جون ببیند.

«اه! یـ یکی کمکم کنه...»

اما کانگ‌جون ‏با تمام قدرتش به سر سنگ‌جین ‏ضربه زد.

قرچ!

تابه‌این‌لحظه، او خیلی بی‌پروا ضربه می‌زد. اما این‌بار قدرت داشت. مشتش مثل صاعقه به زمین برخورد کرد و این پایان کار بود. ​بدن سانگ‌جین برروی زمین...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب پادشاه ابعادی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی