فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 113

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر صد و سیزدهم: اون، انرژی معنوی رو مثل یک کودکی که به والدینش احترام می‌زاره، بهش تقدیم کرد.(۱)

یوان‌جو مطمئن بود که وضعیت الانش موقتی هست.

این دومین‌باری بود که از انرژی شیطانی استفاده می‌کرد، و اون نمی‌تونست میلش به کشتن که مثل یک موج درحال سقوط روی بدنش بود رو کنترل کنه. شاید یک روزی تبدیل به گرگ خاکستری می‌شد که فقط کشتن رو بلد بود و نمی‌دونست چطور مهربون و آروم باشه.

یوان‌جو می‌دونست که به احتمال زیاد نمی‌تونه به خود قدیمیش برگرده، اما از انتخابش پشیمون نشد.

مقدار زیادی از انرژی شیطانی که اون برای حمله به لوزیران فرستاده بود در بدن شیر باقی مونده بود. بااین‌که اون بخش از انرژی شیطانی از محدوده کنترلش خارج شده بود، اما اگه لوزیران نمی‌تونست به موقع اونو از بدنش خارج کنه؛ بیشتر تذهیب‌گری اون شیر پیر رو از بین می‌برد.

این بهایی بود که لوزیران باید پرداخت می‌کرد.

'اون شیر جرات کرده بود بگه از روان چیویو خیلی خوشش میاد. آیا فکر می‌کرد روان به محبت بی‌ارزش اون نیاز داره؟!'

'و درواقع، لوزیران می‌خواستش با دست‌های کثیفش، روان رو لمس کنه. لعنت بهش.'

یوان‌جو چشم‌هاشو تنگ کرد. رنگ قرمز خونی به‌طور کامل از چشم‌هاش محو نشده بود، گوشه بیرونی چشم‌هاش هنوز قرمز بود. اون وحشتناک و شرور بنظر می‌رسید.

بااین‌که، روان چیویو خواب بود و نمی‌تونست قیافه بدبخت و زشت اون‌رو ببینه؛ آقای گرگ خاکستری با تردید دستش رو بلند کرد. اون نمی‌تونست دربرابر لمس کردن موهای بلند روان چیویو که روی ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی