فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 22

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر 22- روان چیوچیو احتمالا قبلا مرده. (2)

لو زیران تا حدی تو یه حالت مدافعانه دستش رو برای ریورائو تکون داد و حقیقت رو پنهون کرد.

«نه این نیست، من تو راه برگشتم شنیدم که قبیله گرگ آتش به قبیله های نزدیک می‌رن و دنبال عروس می‌گردن. به این‌هم فکر کردم که ممکنه به قبیله ما هم بیان.»

لو زیران خیلی مطمئن فکر کرده بود:«اون‌ها با اومدن به این‌جا وقت‌شون رو تلف می‌کنن، به واسطه خوابی که دیده بود، روان چیوچیو خیلی ازش خوشش می‌اومد و با وجود این علاقه چطور می‌تونست با مرد دیگه‌ای ازدواج بکنه؟ از اون طرف شخص مقابل روان یه شیطان گرگِ خاکستریِ پیچ خورده، چلاق و بدریخت بود.»

همین‌طور که منتظر بود تا رو یورائو خوابش رو تایید کنه و بگه:«روان چیوچیو پیمان بسته تا ازدواج نکنه. « در عوض به جاش شنید:«چیوچیو بدون هیچ تعللی قبول کرد به خاطر قبیله با اون شیطان گرگ ازدواج کنه.»

«چی؟»

لو زیران که شک کرد که شاید اشتباه شنیده دوباره پرسید:

«داری می‌گی روان چیوچیو ازدواج کرده؟؟؟»

رو یورائو با خودش فکر کرد که لو زیران امروز کمی عجیب رفتار می‌کنه.

«اوهوم، اون این‌کار رو به خاطر بحران کمبود نمک قبیله انجام داد. چیوچیو خیلی قلب مهربونی داره.»

رو یورائو قبل از ادامه دادن حرف‌هاش خودخواهانه مکث کرد و با یه صورت سرخ گفت:

«چیوچیو گفت که دعای خیرش همیشه پشت سر ما هست.»

...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی