فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 2133

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
چپتر 2133: جواب
نوآ و جون در ابتدا قصد نداشتند اینقدر شدید به این کار بپردازند، اما واکنش طبقه‌ی ششم ثابت کرد رویکردشان درست بوده است. وقتی قسمت‌های مختلف کشت دوگانه را که در گذشته انجام شده بود، دوباره تکرار کردند، اتفاقی نیفتاد، اما وقتی در شور و اشتیاق خود غرق شدند، همه­چیز تغییر کرد.
گابریل هنگام کشت‌ به کوه‌ها انرژی می‌داد، اما زمانی که نوآ و جون احساسات خود را ابراز می‌کردند، اتفاق کاملاً متفاوتی رخ داد. رودخانه‌ها، زمین‌های شنی، چمن‌ها و آبشارها قدرت خود را از دست دادند، زیرا چیزی شروع به جذب انرژی دنیای زیرزمینی کرد.
نوآ و جون دلیل این واکنش را به طور کامل درک نمی‌کردند. آن‌ها نظریه‌هایی داشتند، اما وقتی دیدند رویکردشان جواب می‌دهد، دیگر اهمیتی به آن‌ها ندادند.
ظالم پیر، گابریل و لاک‌پشت‌ها با دیدن اینکه حملات بلورهای سیاه را سوراخ می‌کنند، از کوه سوزان تقلید کردند و به آن سوی دنیای تاریک عقب‌نشینی کردند. چیزی به آنها نمی­رسید، اما نمی‌خواستند شانس خود را امتحان کنند.
فقط پلیو در جای خود باقی ماند. چهره‌اش هیچ اثری از ترس نشان نمی‌داد، اما همراهانش نمی‌دانستند او چقدر از موقعیت آگاه است. او حتی زمانی که موجی از شوک، چایی را که برای انها دم کرده بود، نابود کرد، از جایش تکان نخورد.
با ادامه رها شدن شور و اشتیاق نوآ و جون، تردیدها در ذهن ظالم پیر و گابریل ظاهر شد. آن‌ها نگاهی بین خود رد و بدل کردند که گیجی آن‌ها را بیان می‌کرد، قبل از اینکه به سمت کوه سوزان نگاه کنند، اما او هیچ پاسخ واقعی برای آن‌ها نداشت.
گابریل در نهایت پرسید: «آیا اصلاً حالشون خوب هست؟ من نبردهایی را دیدم که خشونت کمتری از این دارن.»
ظالم پیر با افتخار اعلام کرد: «فقط یک موجود شگفت‌انگیز می‌تونه شریک رئیس باشه.» حتی اگر چهره‌اش همچنان نشان می‌داد که چقدر از کل ماجرا شگفت‌زده شده است.
کوه سوزان اظهار داشت: «خوش شانس بودی که اون بیشتر از یکی نمی‌خواد.»
گابریل می­خواست حرف کوه سوزان را رد کند، اما موج شوک دیگری ناگهان به دنیای تاریک رسید و همه­چیز را به لرزه درآورد. کریستال‌های سیاه قدرتش را پراکنده کردند، اما همه کسانی که داخل این تکنیک بودند، می‌توانستند عظمت آن را حس کنند. نیازی به گفتن نیست، بعد از آن گابریل تصمیم گرفت سکوت کند.
حتی اگر لاک‌پشت‌ها عقب‌نشینی کرده بودند، موافقت خود را نسبت به این رویداد پنهان نکردند. رهبر  از این موضوع بسیار خشنود به نظر می‌رسید. وقتی دید نوآ مانند یک جانور جادویی رفتار می‌کند، نمی‌توانست کمک کند و او را به درستی بپذیرد.
این رویداد مدت زیادی طول کشید. ظالم پیر و بقیه بعد از مدتی به آشوبی که در خارج از دنیای تاریک در حال وقوع بود، عادت کردند. آنها شروع به تمرین کردن کردند و تصمیم گرفتند فقط بعد از پراکنده شدن کریستال‌های سیاه اطرافشان، چشمانشان را باز کنند.
 
نوآ پس از فراخواندن دنیای تاریک اعلام کرد: «مسیر طبقه بعدی بازه.»
ظالم پیر و بقیه پس از باز کردن چشمانشان، محیطی بسیار متفاوت یافتند. آسمان تغییری نکرده بود، اما همه­چیز دیگر درحالی­که نوآ و جون مشغول ابراز احساسات خود بودند، متحول شده بود.
چاله‌های عمیق جایگزین چهار کوه شده بودند و مناطق بایر به مجموعه‌ای از تنگه‌ها تبدیل شده بودند که ی...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی