فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

رستگاری در جهنم

قسمت: 8

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
آسمان در حال وداع با نور بود و شفقی غبارآلود از آبی به خاکستری می‌گرایید. زمین، در آغوش شب فرو می‌رفت و باد، سردی خود را در خطوط چهره‌ها می‌دواند. رایا به‌آرامی پیراهن خود را از تن بیرون کشید. دستانش که تا بالای بازو در حصار باندپیچی‌های کهنه محبوس بودند، اکنون زخمی و خون‌آلود در معرض دید قرار گرفتند. لکه‌های خون، همچون شواهدی از نبردهای پیشین، بر باندها نقش بسته بود. 
ژیپ، در طرف دیگر میدان، با گام‌هایی که به صلابت سنگ و به سکوت سایه بودند، پیش می‌آمد. هر دو بی‌آنکه کلامی رد و بدل کنند، مسیرهایی جداگانه را پیمودند که سرانجام در نقطه‌ای سرنوشت‌ساز به یکدیگر رسید. سکوتی سنگین، همچون شلاقی نامرئی، فضا را در برگرفته بود. 
به‌یکباره، ژیپ با سرعتی غیرقابل تصور در مقابل رایا ظاهر شد. حرکتش چنان سریع بود که تنها سایه‌ای مبهم در چشم رایا ثبت شد، سایه‌ای که از فاصله‌ای دور تا نزدیک‌ترین نقطه به او، در کسری از ثانیه عبور کرد. پیش از آنکه رایا بتواند واکنشی نشان دهد، دست راست ژیپ به کناری رفت، انگشتانش در حالت چنگال‌گونه‌ای قفل شدند، و صدایی زنگ‌دار، همچون ناقوسی گنگ، در گوش رایا طنین انداخت. 
مشت ژیپ با نیرویی وصف‌ناپذیر به سینه رایا کوبیده شد. شدت ضربه، رایا را از زمین جدا کرد و چون برگ خشکی، به هوا پرتاب نمود. او که میان زمین و آسمان معلق مانده بود، هنوز نتوانسته بود از شوک نخستین ضربه رها شود که بارانی از مشت‌های پی‌درپی از سوی ژیپ به او هجوم آورد. دستان ژیپ آن‌قدر سریع حرکت می‌کردند که تنها ردی از سایه‌ای محو در اطراف بدن رایا باقی می‌گذاشتند. 
هر مشت، رایا را بیشتر در میان هوا به این‌سو و آن‌سو پرتاب می‌کرد. صورتش زیر ضربات سنگین از سویی به سوی دیگر کج می‌شد و خون، از دهانش چون جویباری باریک، بر گردنش جاری می‌شد. چشمانش کم‌کم از تمرکز خارج شدند و در پشت پلک‌های نیمه‌بسته‌اش، نشانه‌های از ه...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب رستگاری در جهنم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی