آخرین افسانه:طلوع سرنوشت
قسمت: 1
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
صدای جیغهای گوشخراش چنان اوج گرفته بود که حتی بادهای طوفانی را شرمنده میکرد. درد زایمان غیرقابل تحمل بود و ملکه آلدر در عذابی طاقتفرسا دست و پنجه نرم میکرد. درخت مقدس، گویی برای ادای احترام به تحمل این زن، شاخههایش را پایین آورده بود. آسمانی که زمانی روشن بود، اکنون با ابرهای طوفانی تاریک شده و گویی خود نیز به این درد، احساس غم میکرد.
یکی از ماماها که سر و صورتش به خون مبارک ملکه آغشته شده بود، با صدایی لرزان گفت: «ملکه، لطفاً کمی دیگر تحمل کنید.» ملکه با صدایی خراشیده و پر از درد پاسخ داد: «میدانم… انگار بچهام هم نمیخواهد پا به این دنیا فلکزده بگذارد……» او دیگر به آستانه تحمل خود رسیده بود.
بالاخره پسرک به دنیا آمد، اما هیچ صدایی از خود بروز نمیداد. ملکه نیز همچنان بیحرکت بود. فضا به شدت پرتنش شده بود. پسرک را نزد مادرش بردند، اما ملکه هیچ واکنشی نشان نداد. ناگهان نوزاد شروع به گریه کرد؛ نه به خاطر اینکه نشان دهد زنده است، بلکه گویی به سوگ مادر از دست رفتهاش نشسته بود. پادشاه آتریوس با شنیدن صدای نوزاد، سریع خود را به بالین همسرش رساند، اما در همان لحظه خنده روی لبانش خشک شد. آری، ملکه آلدر درگذشت.
پادشاه، همسر از دست رفتهاش را به آغوش کشید و با صدایی پر از اندوه فریاد زد: «آلدر! بیدار شو! زود باش بیا ببین… پسرمون منتظر توئه! لطفاً… میدونی که من اصلاً بلد نیستم با بچهها کنار بیام. لطفاً، بیدار شو… آلدرررر!» تمام افراد نژاد افسانه به احترام ملکهای که از دست داده بودند، زانو زدند و شروع به فریاد نام او کردند. درخت مقدس چندی از شکوفههای خود را بر آستان ملکه قرار داد. آسمان غرشی سهمگین سر داد و او نیز در این اندوه فرو رفت و به گریه افتاد.
پسرک اکنون تمیز شده بود اما همچنان گریه میکرد. پس از گریههای فراوان، آتریوس برخاست و با چهرهای بیاحساس به سمت فرزندش رفت. آتریوس او را در آغوش گرفت و گفت: «فرزندم… پسر عزیزم… میدانم آغوش مادرت را میخواهی، اما متأسفم. متأسفم از اینکه پدر و همسر بیلیاقتی هستم. نامت را آریان میگذارم؛ اسمی که مادرت برایت انتخاب کرد به معنای پاک و نجیبزاده ..»
سپس به سوی مردم حاضر برگشت و با صدایی بلند گفت: «همه ما امروز شاهد صحنهای ناگوار بودیم. اما نمیتوانیم همیشه در ماتم بمانیم. ...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب آخرین افسانه:طلوع سرنوشت را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی


