فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

دگرگونی

قسمت: 3

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
رزیتا در صف طولانی دریافت جیره بود جیره یک وعده غذایی بود که وقتی در طول روز اگر کارمیکردی می توانستی آن را دریافت کنی اما انگار جلوتر مشکلی وجود داشت.

و آن مشکل با شلیک دو گلوله به پایان رسید…

از زمان آغاز دگرگونی و زمانی که حیوانات به انسان تبدیل شدند در بین آنها بیش از پیش نزاع در گرفت.

از زمزمه های افراد حاظر در صف گویی یک نفر جیره بیشتر طلب میکرده اما انگار همان جیره کم هم نصیبش نشده.

کلا یک نفر جلوی رزیتا بود و در سمت راست او یک زن بود که بی جان و غرق در خون روی زمین دراز کشیده بود.

(نفر بعد...نفر بعد...مگه کری!!!)

نظر رزیتا بلافاصله جلب شد(ببخشید!)

رزیتا بلافاصله پیاله چوبی اش را جلوبرد تا از چیزی که از ان به عنوان غذا یاد میشد دربافت کند اما پس از ان دلیل اعتراض زن مرده را فهمید.

عذا جز یک سوپ رقیق متشکل از علف های خوراکی و گندم پخته شده چیز دیگری نبود چیزی که رزیتا تا قبل از دگرگونی هرگز ندیده بود انسانی به ان لب بزند اما چاره ای نبود.

بعد از گرفتن جیره رزیتا به سمت جایی که قبلا با میکان قرار گذاشته بود به راه ...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب دگرگونی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی