فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

من یه اژدهای سیاه رو بزرگ کردم

قسمت: 211

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت ۲۱۱:

نواه که حس کرده بود کایل کارش چند وقتی طول میکشه، سرپا شد و به سرعت در امتداد لبه‌ی دیوارهای اتاقی که روش "دفتر روبه رو" نوشته شده بود حرکت کرد. همین طور که از دری که خوشبختانه قفل نبود یواشکی رد شد، هیچ کسی هم بهش توجهی نکرد.

اون اداره که پر از گرد و غبار و تار عنکبوت بود، به اندازه‌ی بقیه‌ی اماکن هتل فرسوده بود. اون به سمت میز هجوم برد و در حالی که سعی میکرد لیست مهمون‌های هتل رو پیدا کنه، هر کمدی که میتونست بازش کنه رو بیرون میکشید. محض رضای خدا اینجا یه هتل بود. یه هتل برای مردم ساخته میشه که در اصل بیان اسمشون رو ثبت کنن و بخوابن. حتماً یه لیست مهمونی باید این اطراف وجود داشته باشه.

ولی با وجود این که همه‌ی کابینت‌ها رو گشت و کل دفتر رو زیر و رو کرد، هیچ اثری از لیست مهمونا پیدا نکرد. حتی هیچ کلیدی برای دادن به مهمونا نبود، یا هیچ خدمه‌ای برای خدمت‌رسانی به مهمونا وجود نداشت. نواه روی صندلی پشت میز لم داد، و به هتل و این که این موضوع چه معنی‌ای میده فکر کرد.

اگه اینجا به هتل معمولی بود، هیچ دلیلی برای گذاشتن یه مانع بیرونش نبود، پس معنیش اینه که اینجا هیچوقت یه هتل نبوده. اینجا فقط یه جایی بوده که پایین‌ترین طبقه‌ی جامعه توش جمع بشن، و اگه ازشون به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده میکردن و میمردن هم کسی براش مهم نبود. در اطراف این منطقه، آزمایش بیولوژیکی غیرقانونی انجام میشد، و شیرابه‌ای که نتیجه‌ی اون آزمایشه توی دریاچه ریخته میشه.

نواه با خودش از این وضع شکایت کرد. نیازی نبود که خودش و کایل منتظر کارگرا بمونن که بهشون سنگ جادویی رو تحویل بدن، و بعدش به محدوده‌ی صنعتی تورن برن. هدفشون همینجا بود.

همین طور که نواه روی صندلیش لم داد، صدای یه نفر رو شنید که وارد اداره شد. اون سرجاش صاف نشست، وقتی دید کی بهش داشت نزدیک میشد قلبش محکم ت...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب من یه اژدهای سیاه رو بزرگ کردم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی