فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

من یه عنکبوتم، خب که چی؟!

قسمت: 16

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

بخش ۷

«سایه‌ای از خالق»

اوه! حالا که مقاومت در برابر کفرم به خنثی‌سازی کفر تبدیل شده، شاید الان دیگه استفاده از مهارت شناسایی سرم رو درد نیاره!

بعد از کلی خوندن و بررسی جزئیات مهارت‌ها، فهمیدم چیزی به اسم «حمله کفرآمیز» همهش داره باعث سردردهای شدیدم می‌شه.

هر دفعه‌ای که مهارت شناسایی رو فعال می‌کنم، بدون کنترلم، این حمله من رو هدف قرار می‌ده.

از اونجایی که هر حمله‌ای از صفت «کفر» استفاده کنه، در واقع روح رو مورد هدف قرار می‌ده؛ برای همین هم هست که مهارت‌های کاهش درد و خنثی‌سازی دردم کاری ازشون برنمیاد، چون که این درد فیزیکی نیست!

برای همین، حالا که قابلیت خنثی‌سازی کفر رو به دست آوردم، فکر کنم دیگه این مشکل استفاده از مهارت شناسایی هم حل بشه، مگه نه؟!

خب، حدس و گمان بسه... بهتره یه امتحانی بکنم!

هوف...! هو... ف! مهارت شناسایی روشن...!

ه... ا! این... این خیلی زیباست!

اصلا تا حالا اینطوری چشم‌هام باز نشده بودن! فکر کنم چون همه‌ش حواسم به درد کشیدن بوده، این صحنه رو از دست می‌دادم!

این دفعه حتی ذره‌ای درد حس نمی‌کنم! البته دروغ نگم، یکمی سرگیجه دارم ولی با تشکر از کاهش درد، اصلا انقدری نیست که بخواد حواسم رو پرت کنه.

فکر کنم این درد، درد استفاده زیاد از مغزمه! مثل اینکه کوهی از اطلاعات بهش وارد بشه...

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: مهارت [استفاده از اعداد_سطح۸] به [استفاده از اعداد_سطح۹] و مهارت [تفکرات موازی_سطح۶] به [تفکرات موازی_سطح۷] و مهارت [شناسایی_۸] به [شناسایی_۹] رسید.»

«کاربر یک مهارت جدید به دست‌ آورد: مهارت افزایش [افزایش میدان الهیت_سطح۱] کسب شد.»

اوه پسر، مثل اینکه یه مهارت جدید کسب کردم! بعداً یه نگاهی بهش می‌ندازم.

فعلا می‌خوام از این لحظه لذت ببرم.

بالاخره بعد از مدت‌ها تونستم از شناساییم استفاده کنم!

ولی باحال‌تر از اون، من الان به انبوهی از اطلاعات دسترسی دارم!

انگار دارم هرجور اطلاعات و جزئیات همه اجسامی که تو میدون دیدمه رو با هم به دست میارم.

جریان‌های جادو، مواد تشکیل‌دهنده اجسام، مسیر حرکت باد... همه و همه خودشون رو به من نشون می‌دن.

احساس می‌کنم چشم سومم باز شده...!

همه چیز اطرافم رو متوجه می‌شم.

حتی چیزهایی که تو حالت معمول ازشون سر درنمیارم، وقتی این مهارت فعال باشه درک می‌کنم.

با اینکه همه اطلاعات فقط مختص به این قسمت کوچیک اطرافمه، ولی انگار دارم به تار‌وپود وجود و حقیقت همه چیز نگاه می‌کنم...

اوه پسر، نمی‌دونم چرا، ولی انگار داره گریه‌م می‌گیره!

خیلی خب، بذار برای یه لحظه مهارت شناسایی رو خاموش کنم.

هو... ف، عجب چیزی بود! اصلا نمیدونم اون همه احساسات از کجا اومدن!

اگه بخوام حسم رو تشبیه کنم، مثل این بود که برای اولین‌ بار به رصدخونه بری و کهکشان راه شیری رو به چشم‌های خودت ببینی...!

فقط می‌تونم بگم زیبا بود!

آه! باز هم می‌خوام اون احساسات رو تجربه کنم...! ولی نه، بهتره به حرکت ادامه بدم.

خب، مثل اینکه شناسایی به لیست موفقیت‌هامون اضافه شد!

به‌نظرتون بهتره که همیشه روشن نگه‌ش دارم؟

هوم... راستش این مهارت انقدر عملکردش عالیه که فکر کنم توی میدان نبرد به کارم نیاد!

منظورم اینه که با فعال شدنش انقدر اطلاعات همزمان به ذهنم وارد و فرآیند می‌شه که به راحتی حواسم رو از دشمن پرت می‌کنه.

هوم... کسی چه می‌دونه... شاید بهش عادت کنم!

این مهارت هم مثل مهارت ارزیابیم می‌مونه؛ همون اوایل، بعد از اینکه از مهارت ارزیابی محیطم استفاده می‌کردم، یه حس مستی و گیجی بهم دست می‌داد؛ ولی حالا همین‌طور که می‌بینین، هیچ‌کدوم از اون حس‌ها دیگه وجود ندارن! مطمئنم اگه از مهارت شناساییم به اندازه کافی استفاده کنم، همه چیزش برام عادی و بدون مشکل می‌شه.

خب پس، با اینکه ممکنه اولش کمی خطرناک باشه، ولی شناسایی رو ۲۴ ساعته روشن نگه می‌دارم.

تازه با این کار، مهارت‌‌های دیگه‌م هم افزایش پیدا می‌کنن!

خیلی خب... شناسایی روشن!

وا... و، این فوق‌العادهست!

خیلی خب خیلی خب، الان وقت احساسی شدن نیست.

اولین قدم، بهتره مهارت‌های جدید رو بررسی کنم:

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: مهارت [تفکرات موازی_سطح۷] به [تفکرات موازی_سطح۸] و مهارت [افزایش میدان الهیت_سطح۱] به [افزایش میدان الهیت_سطح۲] رسید.»

هه هه هه... شاید هم باید اول مهلت ارتقا بهشون بدم!

حالا اصلا این مهارت جدیده چی هست؟!

توی توضیحات مهارت توقف‌ناپذیر، یه چیزهایی درباره قدرت‌های الهی گفته شده بود.

فکر کنم این مهارت‌های توقف‌ناپذیر و این مهارت جدید، هر دو رِنج قدرت‌های الهیم رو زیاد می‌کنن!

این یعنی میدان قدرتم الان همه اطرافم رو پر کرده؟!

خب، به هرحال بهتره که ارزیابیش کنم:

«افزایش میدان قدرت‌های الهی: اندازه میدان تاثیر قدرت‌های الهی را زیاد می‌کند.»

واقعاً که... خیلی ممنون از توضیحاتت!!

فکر کنم الان وقتشه که یکم با مهارت‌هام خودنمایی کنم...!

مهارت ارزیابی، ارزیابیِ دوبل انجام بده!

لطفا خجالت زده‌م نک... ن!

«افزایش میدان الهیت: میزان عمق روح موجودات زنده می‌باشد. روحی که شالوده همه زندگی موجودات زنده است؛ روحی که آخرین خط دفاعی موجودات زنده است.»

خب، فهمیدم که میزان الهیت، یه بخش مهمی از روح رو تشکیل می‌ده، ولی چه اتفاقی میفته وقتی گسترشش می‌دی؟!

هوم، هنوز کارایی این مهارت رو متوجه نمی‌شم.

اگه نظر من رو بخوای، هر چی بیش‌تر بهتر! ولی باز هم نمی‌دونم چه سودی بهم می‌رسونه...؟!

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: مهارت [استفاده از اعداد_سطح۹] به [استفاده از اعداد_سطح۱۰] رسید.»

«شرایط برای کسب مهارت جدید فراهم شده: مهارت [استفاده از اعداد_سطح۱۰] به مهارت [افزایش سرعت تفکر_سطح۱] ارتقا پیدا کرد.»

اوه پسر! ارتقای مهارت‌هام جداً که سرعت گرفتن!

اینجا رو... مهارت استفاده از اعدادم تا آخر ارتقا پیدا کرد!

حالا هم مهارت افزایش سرعت تفکر رو به دست آوردم...

به این می‌گن پیشرفت!

خیلی خب به هر حال، یادم میاد همون اوایل، مهارت شناسایی رو برای ردیابی دشمن‌ها گرفتم.

ولی به عنوان یه عنکبوت، مهارت ذاتی شناسایی خطرم به اندازه‌ای هست که هیچ نیازی به استفاده از مهارت شناساییم برای این کار ندارم!

البته این رو هم بگم که ترکیب این دوتا مهارت، هیچ شانسی رو به دشمن‌هام برای غافلگیر کردن من نمی‌ده!

هه، هیولاها دیگه تو خواب ببینن بتونن من رو گیر بندازن...!

خب این‌ها به کنار، امیدوار بودم مهارت شناسایی بهم قابلیت استفاده از جادو رو بهم بده.

اگه محاسباتم درست باشه، مهارت‌های شناسایی و تنظیم قدرت جادویی باید بهم این اجازه رو بدن که بالاخره از جادو استفاده کنم.

این یعنی من می‌تونم از مهارت‌های جادویی مثل جادوی برزخ و جادوی کافر که مدت‌هاست حسرت استفاده ازش رو می‌کشیدم بالاخره به کار ببرم!

ولی... ولی الان دیگه امتیاز مهارتی ندارم! لعنتی!

از اینکه مهارت توقف‌ناپذیر رو انتخاب کردم پشیمون نیستم، ولی با این حال خیلی اعصابم خورده که دیگه هیچ امتیازی ندارم.

ای بابا، تازه می‌خواستم مهارت چشم شیطان رو بگیرم...!

حالا چیکار کنم؟! من هر دوتاشون رو می‌خوام...!

می‌دونم این حرفم بچگانه‌ست، ولی کدومشون رو اول انتخاب کنم؟!

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: مهارت [شناسایی_سطح۹] به [شناسایی_سطح۱۰] و مهارت [تفکرات موازی_سطح۸] به [تفکرات موازی_سطح۹] رسید.»

حتماً داری شوخی می‌کنی...! شناساییم تا آخر ارتقا پیدا کرد؟!

چی؟! هیچ مهارت تکامل‌یافته‌ای ازش حاصل نشد؟! آ...! بیخیال...! بعد از این همه سختی کشیدن برای بالا بردنش...!

هی، فکر نکنین بی‌چشم‌ورو هستم، ولی راستش انتظار بیش‌تر از این‌ها رو داشتم!

اگه قرار نباشه به قدرتمندی یه اژدهای زمینی برسم، حداقل می‌خوام انقدری قوی بشم که به سلامت از دستش فرار کنم!

هنوز باورم نمی‌شه هیچ مهارت جدیدی بهم نداد...

«فی... ز فیز...»

«...»

این دیگه چی بود؟!

شاید دارم خیالاتی می‌شم...؟

خیلی خب، داشتم می‌گفتم؛ الان وقت ناله کردن و غر زدن نیست. باید روی قوی‌تر کردن خودم تمرکز کنم.

اگه بیش‌تر روی خودم کار کنم، شاید بتونم به درجه‌ای برسم که بتونم به راحتی از دست حریف‌های ناجور فرار کنم. پس هدف بعدی من اینه: تا جای ممکن خودم رو قدرتمند کنم!

اولین قدم، لول دادن خودمه!

از الان به بعد مکررراً به شکار هیولاها مشغول می‌شم.

قدم دوّم، ارتقای مهارت‌هامه.

فعلا به نظر میاد همین‌جوری با یه گشت‌‌وگذار ساده، دارم بعضی از مهارت‌هام رو بالا می‌برم! مهارت‌هایی مثل ارزیابی محیط، شناسایی، پیش‌گویی و شتاب ذهن.

همین الانش هم شناساییم رو تا آخر ارتقا دادم، ولی دلیل نمی‌شه کنار بذارمش، چون با استفاده از اون می‌تونم بقیه مهارت‌هام رو راحت‌تر ارتقا بدم!

پس فعلا شناساییم رو روشن نگه می‌دارم تا اینکه بقیه مهارت‌های مربوطه هم به آخرین سطح خودشون برسن.

بهتره که همزمان که شناساییم کار خودش رو می‌کنه، خودم روی بقیه مهارت‌هام کار کنم.

راحت‌ترین و دَمِ دست‌ترین مهارت‌هام که می‌تونم خیلی سریع زیادشون کنم، مهارت‌های حواس پنجگانه‌مه.

اگه همین‌طور که حرکت می‌کنم، یکم روی بوییدن یا شنواییم یا هر حس دیگه‌م تمرکز کنم، می‌تونم ارتقاشون بدم!

یه‌سری‌هاشون نزدیکن به لول ۱۰ برسن... بهتره از اون‌ها شروع کنم.

البته یه مهارت دیگه‌ای هم هست که قضیه‌ش فرق می‌کنه... نمی‌خوام همزمان با حرکت و گشت‌وگذارم، کمی از وقتم رو روی این یکی بذارم! می‌خوام یه جا ساکن بشم و همه تمرکز و حواسم رو روی ارتقای این مهارت بذارم.

صد البته دارم از مهارت «تنظیم قدرت جادو» صحبت می‌کنم!

همون‌طور که خودتون می‌دونین، من می‌تونم بدون اینکه نیازی به امتیاز مهارتی داشته باشم، با یکم تمرین و تمرکز، مهارتی رو که می‌خوام کسب کنم.

پس بهتره که امتیازهای مهارتیم رو برای مهارت چشم شیطان ذخیره کنم [چون نمی‌دونم چطور می‌تونم تمرینش کنم و توش تخصص پیدا کنم!] و وقت و انرژیم رو روی تمرین مهارت تنظیم قدرت جادو بذارم.

با تشکر از آقای شناسایی، الان درک بهتری از جادو دارم!

اگه به اندازه کافی روش تمرکز کنم، می‌تونم تو جریان جادو دست ببرم.

تا وقتی که بتونم با این قابلیت جدیدم کار کنم، در نهایت می‌تونم توش تخصص پیدا کنم، البته امیدوارم!

اگه این نقشه‌م کار کنه، می‌تونم بالاخره با جادو کار کنم.

همه این‌ها به کنار، باید حواسم به هدف اصلیم هم باشه... اینکه از این طبقه میانی خودم رو خلاص کنم و به طبقه بالایی برسم.

لول دادن خودم و ارتقای مهارت‌هام، همه و همه چیزهایی هستن که تو این راه انجام می‌دم!

پس نباید برای ارتقای مهارتی، خودم رو از حرکت نگه دارم.

هر کاری که قراره انجام بدم، باید توی راه باشه!

من قرار نیست توی این طبقه خودم رو جا بدم، فقط قراره از اینجا خودم رو خلاص کنم!

این موضوع رو نباید فراموش کنم...

«تخصص به میزان مورد نیاز رسید: مهارت [شتاب ذهن_سطح۳] به [شتاب ذهن_سطح۴] و مهارت [پیش‌گویی_سطح۳] به [پیش‌گویی_سطح۴] رسید.»

اوه پسر، اینجا رو ببین! با تشکر از «فرمانروای تکبّر»، حالا مهارت‌های ذهنیم خیلی سریع‌تر پیشرفت می‌کنن!

بهتره همین‌طور ادامه بدم...

هوم، حالا که لقب «فرمانروای توقف‌ناپذیر» رو هم دارم، مقاومت‌هام هم باید راحت‌تر ارتقا پیدا کنن؛ گرچه بیش‌تر مقاومت‌هام، قابلیت‌هایی هستن که همین‌طوری توی راه زیاد نمی‌شن!

از لحاظ تکنیکی، می‌تونم با آسیب‌زدن به خودم، مقاومت‌هام رو هم زیاد کنم، مثلا: مقاومت در برابر سموم مرگبار و سموم فلج‌کننده با حملات سم ترکیبی به خودم، مقاومت در برابر بردگی، کوبیدگی، فاسد شدن، نابودی و شوک [که مطمئنم وجود داره] با حملات تار‌های همه‌کارم به خودم!

البته این کار رو باید برای وقتی بذارم که یه جایی ساکن شدم...

توی طبقه میانی،جایی که سرعت بهبود پیدا کردنم کمه و جای امنی هم برای استراحت و لونه‌سازی نداره، جای این کار نیست!

خیلی دوست دارم قدرت‌های افزایش مهارت‌های پایه‌ایم رو هم زیاد کنم، ولی این‌ها رو هم باید برای وقتی بذارم که جایی ساکن شدم.

درسته که اون‌ها خودشون‌ با هر نبرد افزایش پیدا می‌کنن، ولی اگه بخوام زودتر ارتقاشون بدم باید یه تکونی به خودم و یه حرکتی به ماهیچه‌هام بدم، متوجه منظورم هستین؟!

دارم می‌گم اگه وقت و انرژی تمرین بدنی پیدا کردم، حتماً می‌خوام به قوی کردن فیزیک بدنم مشغول بشم.

فعلا برای الان بهتره که روی ارتقای همون پنج حواس اصلیم بپردازم.

مهارت افزایش میدان دیدم تو سطح ۹ هست؛ فقط یه لول دیگه احتیاج داره تا کامل بشه! پس با همین شروع می‌کنم...

از وقتی که توی طبقه میانی تکامل پیدا کردم، مدتی می‌گذره.

از اون موقع تا حالا، هر هیولایی رو که چشمم بهش افتاده، از صفحه روزگار محو کردم؛ واسه همین هم هست که لولم داره سر به فلک می‌کشه!

اصلا باورتون نمی‌شه با چه سرعتی مهارت‌هام و مهارت‌های پایه‌ایم دارن زیاد می‌شن!

توضیحات زوآ اِله وقتی می‌گفت «افزایش قابلیت‌های جنگی» اصلا شوخی نمی‌کرد!

به طور متوسط با هر ارتقای لولم، هر مهارت‌ پایه‌ایم به مقدار ۲۰تا زیاد می‌شه!

درسته که لقب‌های «فرمانروای تکبّر» و «فرمانروای توقف‌ناپذیر» رو تو اختیار دارم، ولی باز هم این مقدار افزایش مهارت‌هام خیلی تعجب‌آوره!

اگه همین‌طور به پیشرفتم ادامه بدم، ضعیف بودن جدول وضعیتم به یه خاطره تبدیل می‌شه!

به‌غیر از لول و مهارت‌های پایه‌ایم، بقیه مهارت‌هام هم همین پیشرفت رو تجربه می‌کنن!

با همه این‌ها، با اینکه سعی می‌کنم هر چیزی رو از دور با دقت بررسی کنم، ولی هنوز مهارت‌ افزایش میدان دیدم ارتقا پیدا نکرده هیچ، حتی ذره‌ای تکون هم نخورده!

مثل اینکه مهارت‌های سطح ۹ همه‌شون وقت می‌برن تا بالا برن...

ولی فکر نکنین بقیه مهارت‌هام مثل این یکی گیر کردن، توی ارتقای بقیه دارم می‌ترکونم!

اول از همه مهارت «سکوت» الان به سطح ۳ رسیده. مهارت‌ نینجا به پیش!

از اونجایی که مهارت‌های شتاب ذهن و پیش‌گوییم هردو به سطح ۵ رسیدن، طبیعتاً تواناییم تو جاخالی دادن هم خیلی بهتر شده.

حتی قابلیت مقاومتم به آتیش هم بالا رفته و به لول ۳ رسیده!

از لحاظ تئوری، مهارت توقف‌ناپذیرم باعث می‌شه راحت‌تر و سریع‌تر مقاومت‌هام رو کسب کنم، ولی این عنصر آتیش مثل اینکه نقطه ضعف منه و قراره ارتقای کامل مقاومت بهش کلی طول بکشه!

با این حال، هنوز نمی‌دونم چقدر به آتیش آسیب‌پذیرم؟!

به هر حال، از اونجایی که گونه من برای مشت خوردن ساخته نشده، کمی افزایش پیدا کردن مقدار مقاومت‌هام، تغییر مهم و چشم‌گیری تو دفاعم ایجاد نمی‌کنه...

به‌غیر از این‌ها، بهتره که بقیه مقاومت‌هام رو بهتر بشناسم؛ شاید نقطه ضعفی به‌غیر از آتیش هم داشته باشم!

آخرین مهارتی هم که ارتقا پیدا کرده، مهارت تفکرات موازیمه.

این یکی به لول ۱۰ رسیده و تکامل پیدا کرده. حالا شکل تکامل‌یافته‌ش اسمش هست «ذهن‌های موازی»!

الان این مهارت به یکی از مهم‌ترین مهارت‌هام تبدیل شده!

درست همین‌طور که از اسمش پیداست، مثل این می‌مونه که من الان چندتا ذهن دارم!

وقتی تفکرات موازی رو داشتم، استفاده ازش مثل این بود که ذهنم...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب من یه عنکبوتم، خب که چی؟! را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی