نفرین زنجیرها
قسمت: 1
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
پیش از آغاز
نوری ضعیف از بین ابرهای خاکستری رنگ بر زمین میتابید. سنگفرش های خیابان های شهر از خون جنگجویان به رنگ سرخ درآمده است. بوی خون از سرتاسر شهر، از تک تک کوچه ها و خیابان های شهر به مشام میرسد. صدای به هم خوردن فولاد، صدای کشیده شدن زه کمان ها، صدای طلسم خوانی جادوگران، صدای فریاد کشیدن جنگاورانی که از نعمت مرگ آنی محروم شده اند و حالا مجبور هستن با درد ناشی از زخمهای وحشتناکشان دست و پنجه نرم کنند، صدای سوختن خانه ها، صدای جنگیدن هیولاها و اژدهایان از گوشه گوشه شهر به گوش می رسد.
به راستی اگر دیروز کسی میگفت که پایتخت بزرگترین و قدرتمندترین پادشاهی تاریخ که شکوه آن در سرتاسر قلمرو زبانزد خاص وعام بود، به چنین روزگاری دچار خواهد شد اورا به دیوانگی و حماقت متهم میکردند؛ اما امروز روزی است که هیچکس در غیر طبیعی ترین خواب...
کتابهای تصادفی



