فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خون کور: پانیشرز

قسمت: 98

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
تا طبقه‌ی پنجم بالا رفت و نگاهی به ساختمان روبه‌رویش انداخت. کلمه‌ی بزرگ هتل میسونو در بالای ساختمان و پایین آن با رنگ قرمز می‌درخشید. رانمارو قلابش را جمع کرد و به بالکن روبه‌رویش انداخت. به پایین تاب خورد و با قوسی بزرگ روی دیوار‌های شیشه‌ای ساختمان کناری به سمت بالا دوید. جاذبه‌ی زمین را حس می‌کرد که در حال کشیدن اوست اما می‌دانست لحظه‌ای که دچار تردید شود مطمئناً با سر به آغوش زمین سقوط خواهد کرد.
رانمارو در یک نیم‌دایره به بالا دوید و با مهارت روی بالکن طبقه‌ی دهم فرود آمد. هنوز هفت طبقه مانده بود. از کمر روی نرده‌های فلزی خم شد و قلبش را به طبقه بالا شلیک کرد. چاره‌ای نبود. باید طبقه طبقه پیشروی می‌کرد. ده دقیقه‌ای طول کشید تا به طبقه‌ی مورد نظرش برسد. دست به ل...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خون کور: پانیشرز را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی