خون کور: پانیشرز
قسمت: 13
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
ایچیرو نفسش را با خشم بیرون داد:
- انتخاب من به عنوان رئیس قبیله بر اساس امتحاناتی بوده که از من و همینطور بقیه کاندیدهای رئیسشدن گرفتید. در ضمن انتخاب رئیس به عهدهی رئیس سابق هست. تا جایی که یادم میاد پدر رئیس بود نه شما!
آکیکو نگاه تیزی به ایچیرو انداخت:
- خیلی گستاخ شدی!
از دست پسر عصیانگرش آهی سر داد:
- برای یه بار هم که شده به حرف مادرت گوش کن! من خیر و صلاحت رو میخوام. بده که میگم یه جانشین سالم و تندرست برای خودت داشته باشی؟
نفس کیتو در سینهاش حبس شد. با همان چشمان درشت شده از لای در ماجرا را دنبال کرد. پدرش با درماندگی چنگی لای موهای کوتاهش برد:
- مادر! من ...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب خون کور: پانیشرز را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی

