فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خون کور: پانیشرز

قسمت: 11

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چشمانش را محکم بست. صدایش برای اولین بار بالا رفت و خشم درونش را روی سر روباه کوچک فرود آورد:

- برای یه بار هم که شده تنهام بذار! تقصیر من بود که به تمرین همگانی گند خورد! اگه... اگه من نبودم هیچ کدوم از این اتفاقات نمی‌‌افتاد! بابا شرمنده نمی‌شد و بقیه به خاطر منِ احمق چلفتی مسخره‌اش نمی‌کردن! اینو بفهم و دست از آزارم بکش!

گوش‌های کیتوی بی‌نوا به عقب رانده شده بود. دم پشمالویش بی‌حرکت روی زمین قرار داشت. در چشمان نقره‌ایش ناباوری موج می‌زد. آکامه با حرص و خشمی آزاد شده نگاهش را از روباه یخزده در بوران خشمش، کند و پای‌کوبان از او دور شد. کیتوی ک...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خون کور: پانیشرز را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی