فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

خون کور: پانیشرز

قسمت: 6

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

رانمارو از آخر کلاس دندان‌هایش را با غیض رو هم فشرد و زیر لب زمزمه کرد:

- دهنتو سرویس می‌کنم دختر توت فرنگی!

نه تنها رانمارو بلکه تمام افراد کلاس برای آکامه خط و نشان می‌کشیدند. اما آکامه میخ به تخته و استاد می‌نگریست. کیتو هم خودش را مشغول دیدن سقف و باغ زیبای کناری کرده بود. شاگرد اول و دوم کلاس تئوری این خواهر و برادر بودند. البته کیتو به صدقه سری آکامه و تقلب رساندن های او شاگرد دوم بود. آکاری با لبخندی زیبا دست از نوشتن کلمه‌ی امتحان از روی تخته برداشت:

- خیلی ممنون آکامه چان! معلومه که مثل همیشه آماده سر کلاس حاضر شدی!

از تعریف استاد آکاری، آکامه قرمز شد و در دلش کمی احساس امید کرد. ناخودآگاه لبخندی لبان سرخش را به گوشه‌ها کشانید. آکاری سمت میزش رفت و پاکتی زردرنگ را که مهر و موم شده بود بیرون آورد. مهر و موم پاکت کاغذ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب خون کور: پانیشرز را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی