جزیره برمودا
قسمت: 14
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
به سمت محوطه ساکن اما پویا چرخیدم و زمزمه کردم:
- انسانهایی که میارین اینجا چی هستن؟ قرقاول و خرگوش یا روباه سیاه؟
- قبلیها خرگوش و قرقاول بودن اما شما ده نفر، روباه سیاهین. شاید هر چند سال یه بار این روند رو تکرار کنیم. چون هزینهش واقعا زیاده.
برگشتم و نگاهش کردم. تو صورتش نشونهای از شوخی دیده نمیشد. بدون کوچکترین شرمی این حرفها رو گفته بود. لب زدم:
- کاش اون شب ندیده بودمت.
رابرت کنارم ایستاد. از پهلو در آغوشم گرفت و بازوم رو نوازش کرد.
- کاش میتونستم زنده نگهت دارم. کاش تو یه موقعیت بهتر باهات آشنا میشدم ماجا.
دستش رو از بازوم جدا کردم و ازش فاصله گرفتم.
- کاشها هیچوقت تبدیل به واقعیت نشدن و نمیشن.
برگشتم و به دیگران نگاه کردم و گفتم:
- همه حدسشون رو گفتن. بهتره برگردی پیش بقیه.
انگار یکی از مرد ها منتظر بود تا حرفم رو تایید کنه، بعد از صحبتی که با رابرت داشتم، صدامون زد.
- میخوایم ماهیها رو آزاد کنیم. بیاین دیگه.
- اومدیم آرسام.
مچ دستم رو گرفت و من رو سمت جمعیت کشوند.
- بخوای نخوای باید این قسمت رو نگاه کنی.
از فشار انگشتاش مچم درد گرفت اما اعتراض نکردم و بیصدا دنبالش رفتم. به هر حال باید نامه رو به یکی میدادم. وقتی به جمعیت نزدیک شدیم، دستش از دور مچم رها شد و بالاخره تونستم نفس راحتی بکشم. بین کارولین ...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب جزیره برمودا را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی



