فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جزیره برمودا

قسمت: 14

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

به سمت محوطه ساکن اما پویا چرخیدم و زمزمه کردم:

-        انسان‌هایی که میارین اینجا چی هستن؟ قرقاول و خرگوش یا روباه سیاه؟

 

-        قبلی‌ها خرگوش و قرقاول بودن اما شما ده نفر، روباه سیاهین. شاید هر چند سال یه بار این روند رو تکرار کنیم. چون هزینه‌ش واقعا زیاده‌. 

برگشتم و نگاهش کردم. تو صورتش نشونه‌ای از شوخی دیده نمی‌شد. بدون کوچک‌ترین شرمی این حرف‌ها رو گفته بود. لب زدم:

-        کاش اون شب ندیده بودمت.

رابرت کنارم ایستاد. از پهلو در آغوشم گرفت و بازوم رو نوازش کرد. 

           - کاش می‌تونستم زنده نگه‌ت دارم. کاش تو یه موقعیت بهتر باهات آشنا می‌شدم ماجا.

دستش رو از بازوم جدا کردم و ازش فاصله گرفتم.

-        کاش‌ها هیچ‌وقت تبدیل به واقعیت نشدن و نمی‌شن. 

برگشتم و به دیگران نگاه کردم و گفتم:

- همه حدسشون رو گفتن. بهتره برگردی پیش بقیه.

انگار یکی از مرد ها منتظر بود تا حرفم رو تایید کنه، بعد از صحبتی که با رابرت داشتم، صدامون زد. 

-         می‌خوایم ماهی‌ها رو آزاد کنیم. بیاین دیگه. 

 

-        اومدیم آرسام. 

 مچ دستم رو گرفت و من رو سمت جمعیت کشوند. 

-        بخوای نخوای باید این قسمت رو نگاه کنی. 

از فشار انگشتاش مچم درد گرفت اما اعتراض نکردم و بی‌صدا دنبالش رفتم. به هر حال باید نامه رو به یکی می‌دادم. وقتی به جمعیت نزدیک شدیم، دستش از دور مچم رها شد و بالاخره تونستم نفس راحتی بکشم. بین کارولین ...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جزیره برمودا را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی