قلعه ی شیطان
قسمت: 42
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
[شهر بزرگ زمستانی آلتز تهدید سطح وارلرد رتبه 5 با ارزش اکتشافی بسیار بالا فتح شد]
[صندوق بسیار بزرگ گنج میثریل فوق العاده بدست آمد]
هازارد با آن غفلتی نکرد و آنرا باز کرد .
30 میلیون سکه طلا ، دو هزار جواهر آب و یخ ، نقشه طراحی ساختمان ویژه قلعه یخی سطح پنج ، آیتم کریستال یخ سطح حماسه ای بدست آمد.]
او مکثی کرد و کریستال یخ را در دست گرفت و نگاهی به آن انداخت در حالی که قلعه یخ را برای مبلغ بیست میلیون سکه طلا به فروش گذاشت.
[کریستال یخ
سطح کمیابی : حماسی
افزایش دوبرابر قدرت حمله جادویی عنصر یخ
1500+ مانا
امکان استفاده از زندان یخی جادوی سطح S ، خنک سازی یک ماهه]
مکث او طولانی تر شد ، به عنوان فردی که می توانست از مهارت استاد عناصر استفاده کند اجرای جادو های عنصر یخ نیز برای او امکان پذیر بود .
با آن او متوجه شد که حال پشتوانه بزرگی را در پشت خود برای دفاع از قلمرواش داشت ، زیرا می دانست دشمنی که تا قلعه او پیش رفته حریف آسانی نخواهد بود .
سپس پس از شناور کردن کریستال در امن ترین مکان که داخل قفسه سینه خالی اش بود نگاهی به دو برادر زانو زده خشمگین کرد که به جنازه خواهر خوانده خود خیره شده بودند ، پس از آن دستوری داد و دو مادیان دیگر به مانند الگوتا به آن دو پایان دادند ، هازارد که کار را اتمام شده می دانست مانای خود را به گردش در آورد و هر سه آنها را به بردگان ابدی خود تبدیل کرد ، با اینحال زامبی سطح وارلرد به مانند سطح پایین تر های خود نامنظم حرکت نمی کردند و با تماشای آنها هازارد به سمت دروازه جا به جایی شتافت و از آنکه نمی توانست بخاطر مانای بسیار کم باقیمانده خود رستاخیز بر روی دیگر اجساد انجام دهد خشم بیشتری درونش جمع شد .
«زمین و زمان حال بر علیه من شده …. ولی این من خواهم بود که سربلند از این نبرد به بیرون خواهم آمد .»
با آن تعداد سکه های موجودی خودش را بررسی کرد .
57 میلیون سکه طلا از جنگ خود در زمان کمک به وحشت ، 86 میلیون سکه طلا از کشتن تمام جمعیت شهر آلتز و تبدیل طلای خزانه ، 30 میلیون از صندوق گنج شهر آلتز ، با اینحال این تنها نبود ، 18 میلیون سکه طلا را سربازان او در زمان غیبت او چه از کشتن گشت های دشمن و یا جنگ خود در معدن آبسیدین به دست آورده بودند که معدن آبسیدین نیز بدون صندوق گنج نبود .
[صندوق گنج بالا میثریل درخشان بدست آمد .]
بی درنگ آنرا نیز باز کرد .
[پانزده میلیون سکه طلا ، یک تن سنگ آبسیدین ، کمپ معدنچی سطح چهارم ، زره شانه آبسیدین رتبه S]
با آن زره شانه در جلویش ظاهر شد ، جمجمه هیولایی خون آشام مانند در هر دو سمت سر شانه او نشان می داد که سیستم زره خاص با طرح آندد را هدیه داده بود که او را خشنود کرد زیرا از داشتن زره شانه ای با طرح های مقدس و چنین نامتقارن بودنی راضی نبود ...
کتابهای تصادفی


