فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 165

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۱۶۴

ایل‌هان بدون اینکه جلوی خود را بگیرد میل کودکانه‌اش را بیرون ریخت، و به این روند سرعت بخشید! او در خواب دیده بود که هیولاها را با طوفان‌های صاعقه جارو می‌کند، سنگ جادویی رده سوم را بدون تردید مصرف کرد و مانا ساخته شد. نور کور کننده‌ای او را از نتیجه آگاه کرد.

نور فروکش کرد و دستبند تکمیل شده، حالا روبروی چشم‌های ایل‌هان قرار گرفته بود. دستبندی که قدرت بیشتری نسبت به قبل داشت! متن سبز رنگ روی قرنیه چشم ایل‌هان پیچید.

[دستبند اژدهای حکمران صاعقه تکمیل شد.]

[دستبند اژدهای حکمران صاعقه]

[رتبه - افسانه]

[محدودیت‌های کاربر - جادوگر رده سوم کلاس صاعقه. سطح ۶۰ یا بالاتر در جادوی صاعقه پیشرفته. آمار جادو ۳۵۰ یا بالاتر:]

[ماندگاری - ۳,۸۰۰/۳,۸۰۰]

[ویژگی‌ها -

۱. افزایش ۲۰ درصدی قدرت حمله و برد حمله صاعقه. افزایش ۵۰ درصدی صاعقه مقاومت عنصری.

۲. ۳۰٪ افزایش در سرعت بازیابی مانا، و ۳۰٪ افزایش در سرعت جادوی افسون.

۳. می‌تواند مانا را به صاعقه با غلظت بالا تبدیل و کنترل کند.]

[یکی از معجزات آهنگری را در مسیر اسطوره شدنش به ثمر رساند. فقط افراد بسیار آموزش دیده در بین صاعقه داران می‌توانند قدرت این زیورآلات را به نمایش بگذارند.]

"موفقیت" محض. مانند کیک سیبی در آسمان بود.

«هی، از اونجایی که همه دارن تناسخ پیدا می‌کنن، حتی کیک سیبم توی آسمون تناسخ پیدا می‌کنه!»

[صادق باش. به جای رشته مدیریت بازرگانی، توی دانشگاه مسخره‌بازی تحصیل کردی، درسته؟] (ارتا)

«می‌خواستم به دانشگاه برم اما همه یهو ناپدید شدن و نتونستم.»

جادوگر صاعقه که هیچ، در تیم ایل‌هان اصلا جادوگری وجود نداشت. در میان الف‌ها چند جادوگر را به یاد داشت، اما به نظر می‌رسید که هیچ جادگر صاعقه‌ای در کار نبود.

ایل‌هان بیهوده خندید و آیتم را داخل انبارش انداخت. حالا آن چیز بی‌فایده بود. فقط می‌توانست آن را به قیمت بالا به کانگ میرا بفروشد.

[فکر نکنم اون زن توی کل عمرش موفق شه بدهیشو بپردازه...]

[چشم‌هاش دفعه قبل غیرعادی به نظر می‌رسیدن، اما اگر یهو بگه «من اونو با قیمت تمام زندگیم پس میدم» چی کار کنم؟ یا بعد از اینکه پاهاشو قلم کردم تصمیم بگیرم باهاش چیکار کنم؟]

[بعضی وقتا واقعا تعجب می‌کنم که چطور تونستی فرشته بمونی لیرا.]

ایل‌هان در آرزوی ساخت دستبندی با ویژگی‌های مشابه چندین دستبند تولید کرد و این کار را کاملاً به همان روشی که دستبند قبلی را ساخت انجام داد، اما بین همه‌ی ۱۲ دستبند، فقط یک دستبند معمولی با رده‌بندی منحصر به فرد با ۲۵ درص...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی