فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

همه به غیر من بازگشته هستن

قسمت: 163

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۱۶۲

سپیرا که از اول تا آخر او را تماشا می‌کرد، به خوبی می‌دانست ایل‌هان چه می‌کشد.

[این...... نگو که این یه ساختار جادوییه؟]

نقاشی‌ها و نمادها و زبانی که حتی سپیرا که مدت‌ها در ارتش بهشت زندگی می‌کرد به سختی می‌توانست معنایشان را بفهمد. علاوه بر این، این «زبان» کاملاً آشنا به نظر می‌رسید، قطعا......

[تله ویرانگر. خدای من...]

دلیلی که ارتش بهشت توانست دنیاهای زیادی را مدیریت کند، زندانی که هیولاها را جذب و به دام انداخت. زبان سحر و جادوی کهن که در خلق تله‌های ویرانگر به کار می‌رفت که قدرت ایجاد سیاه‌چال‌ها را داشت، در آن لحظه روی کاغذ ایل‌هان پر می‌شد!

[لیرا! ارتا!]

سپیرا از ترس اینکه ایل‌هان کارش را قطع کند از طریق عملکرد نجوا در حلقه، فرشته لیرا و ارتا را صدا زد. فرشتگان که به کارآموزان «کمک» می‌کردند تا غذایشان را هضم کنند، در مقابل ندای مافوق، سر خود را کج کردند، با وجود اینکه تنها ۲۰ متر از هم فاصله داشتند، به هر حال به سمت او حرکت کردند.

[باید کاری کنم که اونا یکم بیشتر سختی بکشن.]

[چیه؟ ما همینجاییم، پس چرا نیاز به... تماس......]

ارتا اولین کسی بود که متوجه کار ایل‌هان شد. دریافت که ایل‌هان در حال گذراندن یک زمان هنری خارج از جلسه است و پس از اینکه متوجه شد او چه نقاشی‌ای می‌کشد، ناباورانه نگاهش کرد.

[چطور ایل هان ...؟]

[می خواستم اینو از شما بپرسم. بهش یاد دادی؟]

ارتا با شنیدن سوال سپیرا، در نهایت لبخند بیهوده‌ای زد.

[من توی سطحی نیستم که بتونم اینو به دیگران آموزش بدم.]

لیرا گفت: [دارم فکر می‌کنم که ممکنه موقع ایجاد تله‌های ویرانگر یاد گرفته باشه.]

[این کافی نیست. نمی‌تونست معنای اون زبان رو تا این حد درک کنه.]

سپیرا محکم سرش را تکان داد. در ادامه، نگاه تیزش به لیرا معطوف شد، او دهانش را از خوشحالی باز کرده بود و به کارهای ایل‌هان نگاه می‌کرد. سپیرا سریع به نتیجه رسید.

[این احمق هم نیست پس...]

[البته اون یه احمقه. اگه ایل‌هان زبان بهشت رو یاد گرفته باشه، یعنی...]

...خودش یاد گرفته، ارتا می‌خواست به حرفش ادامه دهد که متوجه چیزی شد. مهارتی در میان معدود مهارت‌های کامل شده‌ی ایل‌هان وجود داشت که می‌توانست باعث و بانی این وضعیت باشد.

[مهارت زبان...]

[الان چی گفتی؟]

[مهارت زبان. مهارت زبانش حداکثر سطحه.]

سپیرا لال شد. در برابر مهارت زب...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب همه به غیر من بازگشته هستن را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی