جسدم را بخوان
قسمت: 13
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
_______________________________________________________
#part_13
خانواده مامان و بابا تهران زندگی میکردند. خاله گاهی بهمان سر میزد. در را باز کردم.
پس از آن، ناگهانی زندگی من چهارساله شدی سیدیای که روی دور تند گذاشته بودنش که جلو و جلوتر رود.
اکنون که بهش فکر میکنم، دور تندش فقط به خاطر نفهمی خودم بود؛ من نفهمیدم...
نفهمیدم چرا خاله با دیدنم وحشتزده شد، به صورتش کوبید، دیگر نگذاشت راه بروم...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب جسدم را بخوان را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی


