فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تولد دوباره یک سوپراستار

قسمت: 28

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل28 جلو و پشت دوربین­ها

بعد از چند ماه که دوباره به کانگ‌ژیان برخورد کرد، دیگر احساس انتقام قبلی را نداشت. در واقع هیچ حسی نداشت. نه شادی و نه اندوه. انگار فردی که در برابرش قرار داشت کاملا غریبه بود.

پیشرفت وقایع باید بای‌لانگ را راضی می­کرد. درامی که کانگ‌ژیان فیلمبرداری کرده بود و بای‌لانگ پشت صحنه، آن را توصیه کرده بود، در طول سال جدید به یک رسوایی تبدیل شد.

به همین دلیل کل تولید متوقف شده بود. بیش از نیمی از عوامل توسط پلیس مورد تحقیق قرار گرفتند. در میان آن‌ها ووشن‌ان حتی به مدت 3 روز بازداشت شد. به نظر می­رسید او واقعا یک مصرف­کننده مواد مخدر بوده است. بنابراین کل درام قطع شد و بسیاری از ارگان‌های مربوطه اعلام کردند برای ارتقا نظم اجتماعی قطعا پخش آن را تائید نمی­کنند.

به این ترتیب دامی که بای‌لانگ برای ووشن‌ان و کانگ‌ژیان چیده بود، کاملا کارگر شد. شهرت این 2 نفر که اخیرا رو به افزایش بود، بلافاصله سقوط کرد. آن‌ها همچنین چندین ماه کار را هدر داده بودند و اکنون با "مواد مخدر" در ارتباط بودند. می­توان گفت تأثیر، بسیار شدید بوده است. با این حال وقتی او خبر را شنید فرصتی برای شادی نداشت. وقت او کاملا توسط کار و پدر و پسر خانواده کیو اشغال شده بود.

اینکه کانگ‌ژیان آنجا ایستاده بود نشان می­داد تحقیقات مواد مخدر را پشت سر گذاشته است. نه تنها این، بلکه قبل از اینکه مخاطبان، کانگ‌ژیان را فراموش کنند، باز هم یک نمایش وجود داشت که مایل بود کانگ‌ژیان را به عنوان میهمان دعوت کند. بنابراین شخصی پشت سرش از او حمایت می­کرد.

در راه رسیدن به اتاق گریم، بای‌لانگ در راهرو از کنار کانگ‌ژیان عبور کرد و افکاری در ذهنش جاری شد.

با این حال کانگ‌ژیان اطلاع نداشت نقشه همکاری او با ووشن‌ان برای گرفتن عکس از بای‌لانگ افشا شده است. در این لحظه او هنوز به "دوستی" خود با بای‌لانگ فکر می­کرد. هنوز فکر می­کرد چون خیلی سریع حرکت کرده، بای‌لانگ از او فاصله می­گیرد.

اگر می­توانست به موقعیت دوستانه خود بازگردد، بر اساس نگرش گرم قبلی، بای‌لانگ دیگر احتمالا از او فاصله نمی­گرفت. همچنین در حال حاضر شهرت بای‌لانگ بزرگ­تر شده بود، بنابراین نمی‌‌خواست این پرها را مانند کسی که یک شانه سرد را روی یک دوست قدیمی می­چرخاند، بهم بریزد.

وقتی او بای‌لانگ را دید به همان زیبایی و ملاحت قبل بود. در این چند ماه حس اعتماد به نفس مسحور کننده‌ای درباره او ایجاد شده بود. با ترکیب لباس ظریفش، حس یک نجیب­زاده دنیوی را ایجاد می‌کرد. حتی یک ذره نارسایی در مورد او وجود نداشت. قلب کانگ‌ژیان دوباره تحریک شد. قدم‌هایش آهسته شد و برگشت و گفت: «خیلی وقته، آه­لانگ»

با این حال بای‌لانگ حرکتش را متوقف نکرد.

فقط هونگ‌هونگ بود که پشت بای‌لانگ ایستاد و سرش را به آرامی به سمت کانگ‌ژیان متمایل کرد.

بدن کانگ‌ژیان یخ زد. با این حال مصمم بود نگذارد بای‌لانگ او را نادیده بگیرد. بنابراین با صدای بلند گفت: «آه­لانگ، اگر من کار اشتباهی کردم عذرخواهی می­کنم، متأسفم. تقصیر منه. لطفا من رو ببخش. بارها تماس گرفتم اما تو جواب نمی­دی. این طور بودن واقعا ناخوشنود کننده­س.»

او چنان بلند حرف زد که صدایش در نیمی از راهرو شنیده شد.

کارمندانی که توجهی به آن‌ها نداشتند، تمام توجه­شان به آن‌ها جلب شد.

بنابراین کانگ‌ژیان عبارتی حتی نادم­تر به کار برد. او بدون آنکه صدایش را پائین بیاورد گفت: «میدونم فرد بی­دقتی هستم. اگه کاری کردم که باعث ناراحتی تو شده، مستقیم بهم بگو. من تغییرش میدم! ما مدت زیادی همکلاسی بودیم. نمیشه به این خاطر این دفعه من رو ببخشی؟»

اگر بای‌لانگ به حرکت ادامه می­داد، فردا اخبار سرگرمی احتمالا شایعاتی درباره اینکه چطور ستاره جدید همانند یک آدم کله گنده است، منتشر می­کرد.

با این کلمات، کانگ‌ژیان با حیله­گری به او یادآوری کرد اگر کسی به پرس و جو بیاید، هنوز پرونده­ها و سوابق تماس­شان با هم را دارد که می­تواند بعضی از افراد را گول بزند.

بنابراین بای‌لانگ چاره­ای جز توقف و برگشت نداشت.

همان طور که با نقشه­های حیله­گرانه کانگ‌ژیان روبرو می­شد، آرام پرسید: «چه کاری کردی؟»

سئوال بی­بیان بای‌لانگ باعث شد کانگ‌ژیان مکث کند، او به سرعت واکنش نشان داد.

«نمی‌دونم، برای همین می­پرسم.»

بای‌لانگ حالتی بسیار ناامید را نشان داد. سپس سرش را بی اختیار تکان داد و برگشت و دور شد.

چند حرکت ساده، داستان را کاملا تغییر داد. حالا به نظر می­رسید کانگ‌ژیان به وضوح کاری بیش از حد برای نابودی دوستی­شان انجام داده اما بدون اینکه بفهمد این چیست، فقط با ظاهری نادم، طلب بخشش می­کرد... کسانی که از حاشیه آن‌ها را تماشا می­کردند با حالتی عجیب ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد دوباره یک سوپراستار را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی