فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

تولد دوباره یک سوپراستار

قسمت: 6

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 6 پلوور سوئیتر

آن روز بای‌لانگ 5 دقیقه قبل از زمان تعیین شده به مجموعه فیلمبرداری UNI رسید و دلیل آن رانندگی سریع هونگ‌هونگ و SUV نقره­ای کیوکیان بود.

قبل از اینکه بیرون برود، کیوکیان تماسی گرفت. چند دقیقه بعد هونگ‌هونگ با لباس­های او در آپارتمان ظاهر شد. کیوکیان به سادگی کلیدهای ماشین را به طرف او انداخت و گفت: «از این به بعد با بای‌لانگ می­ری.» و به نظر می­رسید همه چیز مرتب شده است.

عبارت کمی غیرمعمولی که کیوکیان افشا کرد باعث شد بای‌لانگ از حرفی که زده بود پشیمان شود.

اینکه بای‌لانگ هونگ‌هونگ را انتخاب کرده بود به دلیل روش­های ساکت او بود. او دوستانه به نظر نمی­رسید اما به شکل غیرمنتظره­ای به جزئیات توجه خوبی داشت و می­توانست مسائل را به بهترین نحو حل کند. او روشی کاملا متفاوت با شیائویانگ داشت. با این حال بای‌لانگ هرگز فکر نمی­کرد در اصل دستیار کیوکیان باشد. در زندگی قبلی­اش دستیاری که کنار کیوکیان ظاهر می­شد، هونگ‌هونگ نبود.

البته قابل ذکر بود هر کسی که می­توانست کنار کیوکیان بماند قطعا خوب بود.

به نظر می­رسید در زندگی قبلی­اش کیوکیان حتی از این راه به او کمک کرده است.

نمی­توانست به کیوکیان نگاه کند. در قلبش احساس پیچیده­ای داشت. البته می­توانست تصور کند شاید هونگ‌هونگ اشتباهی مرتکب شده و توسط کیوکیان اخراج شده و اتفاقا با یک معامله خوب بای‌لانگ آن را تصاحب کرده بود. اما از آنجا که تا به حال هیچ اقدام عصبانی کننده و یا ناامیدکننده­ای از هونگ‌هونگ ندیده بود، احساس می­کرد، حدس اول صحیح­تر باشد.

بهرحال مهم نبود که هونگ‌هونگ به چه دلیل در زندگی قبلی او، برایش فرستاده شده بود، در حال حاضر او باعث شده بود این وضعیت پائین را پیدا کند. شاید با گرفتن او از کیوکیان مانع پیشرفت او می­شد.

گرچه باعث می­شد دمدمی مزاج به نظر برسد، اما خودش را مجبور کرد حرف بزند: «... من نمی­دونستم برادر هونگ دستیار شخص برادر کیوئه. فقط قبلا شنیدم کسی درباره ایشون صحبت می­کنه، من از ایشون استفاده نمی­کنم، هر کس دیگه­ای هم می­تونه خوب باشه.» این بار جرئت نکرد نامی ذکر کند.

نگاه کیوکیان مثل کاردی روی بای‌لانگ فرو رفت. فروتنانه خندید: «چی باعث شده درباره­ش مؤدب بشی؟ از وقتی دهنت رو باز کردی جرئت میکنم باهاش مخالفت کنم؟ بیا اینجا.»

بای‌لانگ می­دانست دیر است. او فقط توانست به آن طرف برود: «متشکرم برادر کیو.»

کیوکیان با صمیمیت از بای لانگ استقبال کرد و اهمیتی به نگاه دیگران نداد.

بعد صمیمانه گفت: «نیازی به تشکر از من نیست. بعد از اینکه کارت تموم شد، بذار ارهونگ برت گردنه، اوم؟»

بای‌لانگ سر تکان داد: «باشه.»

این آپارتمان بزرگ که هیچ نشانی از زندگی نداشت به احتمال زیاد محل اقامت ثابت کیوکیان نبود.

اگر بای‌لانگ به اینجا نقل مکان می­کرد به نظر می­رسید به این دلیل است که کیوکیان قصد دارد به او معنای واقعی «نگه داشتن» را نشان بدهد.

این احساس وقتی هونگ‌هونگ چشم­هایش را پائین انداخت در بای‌لانگ قوی­تر شد، هیچ اظهار عقیده­ای نکرد.

اولین باری که در زندگی قبلیش عکس­های او هنگام خروج از انجمن آنتی ناتالیسم روی اینترنت قرار گرفت را بیاد می­آورد. آن زمان هونگ‌هونگ با عجله آمده و با چهره­ای سخت در این باره از او سئوال کرده بود. آن زمان احمقانه تصمیم گرفته بود برنامه­هایش را از مردم اطرافش پنهان کند، بنابراین شهامت اینکه این را به هونگ‌هونگ اعتراف کند نداشت. این دلیل عکس­العمل عصبانی هونگ‌هونگ بود و باعث شده بود احساس کند روابط احترام و دوستیشان تکه تکه شده است.

در این زندگی همه چیز باید فرق می­کرد.

او عقب وسیع ماشین نشست و در هنگام رانندگی در حالی که به پشت هونگ‌هونگ نگاه می­کرد، بی صدا به فکر فرو رفت.

شاید دلیل کارهای کیوکیان برای ظاهر کردن همه چیز به همین دلیل بود.

او می­خواست بای‌لانگ تمام چیزهایی را که برای پول قربانی کرده بود، داشته باشد.

آخرش، این هم یه نوع بازی با او بود، نه؟

بی­اختیار خندید. به نظر می­رسید او هنوز هم به درد سرگرم کردن بخورد.

*******

قرار داد تائید لباس UNI دو هفته پیش امضا شده بود. آن‌ها تصویر بای‌لانگ از فیلم "شرکا" که خاکی، سرد و تمیز بود را نیاز داشتند. این برای تصویر UNI مناسب بود. لباس آن‌ها طراحی ساده­ای داشت اما شیک و راحت بود.

اگر بازیگران با هم مطابقت پیدا می­کردند، مقدار PC تبلیغات لباس UNI...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد دوباره یک سوپراستار را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی