فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

صاعقه تنها راه است

قسمت: 76

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت 76 – دانه صاعقه

گراویس راهرو را طی کرد تا این‌که اتاقی را پیدا کرد که روی در آن عدد "16" نقاشی شده بود. گراویس کلید را گذاشت، در را باز کرد و وارد شد.

اتاق متفاوت از آن چیزی بود که او فکر می‌کرد. او انتظار داشت صاعقه از دیوارها بیرون بیاید، با‌این‌حال فقط یک کابین کوچک با دو سوراخ را دید. یک سوراخ روی سقف و دیگری روی زمین زیر آن بود. دو سوراخ فقط حدود 5سانتی‌متر عرض داشتند. احتمالاً این‌جا جایی بود که صاعقه باید می‌بود.

گراویس در را بست و دوباره به مجموعه‌قوانین فکر کرد. وقتی مطمئن شد، شروع کرد به جلو رفتن و بالای سوراخ نشست. صبر کرد اما هیچ اتفاقی نیفتاد. پس از مدتی، گراویس متوجه اهرمی در سمت راست خود شد که به راحتی از موقعیت او قابل دسترسی بود.

خودش را آماده کرد و آن پایین کشید.

صاعقه از سوراخ بالایی آمد و به سر گراویس برخورد کرد، اما گراویس واکنشی نشان نداد. هم‌گامی عنصری او همیشه فعال بود و صاعقه که اراده‌ای در پشت آن نداشته باشد نمی‌توانست هیچ کاری با او انجام دهد. صاعقه از بدنش گذشت و وارد سوراخ پایین شد.

گراویس دستش را به عقب کشید و اهرم به جای خود برگشت. صاعقه نیز بلافاصله قطع شد. گراویس فکر کرد: «جالبه.»

او نفس عمیقی کشید و خودش را آماده کرد. این احتمالاً قرار بود زیاد درد داشته باشد.

در‌حالی‌که گراویس از هم‌گامی عنصری خود استفاده می‌کرد، می‌توانست صاعقه را نادیده بگیرد، امّا او قرار بود ماهیچه‌هایش را معتدل کند. اگر صاعقه را جذب نمی‌کرد، نمی‌توانست ماهیچه‌های خود را معتدل یا دانه صاعقه را ایجاد کند.

او می‌توانست اجازه دهد عناصر بدون مشکل از بدنش عبور کنند. زمانی‌که او با جانور اهریمنی رده‌پایین مار مبارزه می‌کرد، از آن برای خلاص شدن از شر سم استفاده کرده بود. او نیش خورده و از آتش برای پاکسازی بدنش استفاده کرده بود. در‌حالی‌که بدن او سالم مانده بود، سم سوزانده شد زیرا بخشی از بدن او محسوب نمی‌شد.

گراویس دوباره اهرم را پایین کشید و صاعقه برگشت. با آخرین آه، گراویس همگام‌سازی عنصری خود را متوقف کرد و صاعقه به‌طور کامل به سر او اصابت کرد و تمام بدنش را فرا گرفت. گراویس دندان‌هایش را به‌هم فشار داد اما پس از مدتی توقف کرد. در واقع آن‌قدرها هم که فکر می‌کرد دردناک نبود. او انتظار چیزی دردناک‌تر را داشت.

گراویس روی صاعقه متمرکز شد و آن را به‌سمت دانتیان (محل میدان انرژی) خود حرکت داد. او نمی‌توانست دانه صاعقه را داخل دانتیان قرار دهد زیرا فقط آن را از بین می‌برد، اما می‌توانست آن را درست بیرون آن قرار دهد. در آینده، گراویس از دانتین...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب صاعقه تنها راه است را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی