فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ریج لند

قسمت: 9

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

ارتفاعات شمالی-قسمت دوم

مرداس با تمام توان می دوید، سایه پشت سرش هر آن بیشتر گسترش می یافت و تاریکی شدت می‌یافت. نفسش به شماره افتاده بود. قلبش در سینه می‌کوبید. نمی‌دانست چه چیز یا چه کسی دنبالش می‌کند؛ تنها می‌دانست که باید بدود؛ با تمام سرعت. پایش گیر کرد. روی چیزی غلتید. خیس و چسبناک بود، بوی خون! بوی خون می‌داد! وحشت زده بلند شد به دویدن ادامه داد، پایش دوباره گیر کرد و با صدای شکستن استخوانی به زمین افتاد، از درد خودش را جمع کرد، استخوانش شکسته بود؟ نه! صدا از استخوان‌های زیر پایش بود. اجساد احاطه‌اش کرده بودند. فریاد کشید و خیزی به جلو برداشت. دستی پایش را گرفت. دستی کبود، فاسد و خونین. تقلا کرد. نفس کشیدن را برای لحظه‌ای فراموش کرد. روی زمین خزید. دستش خیس شد، آب بود؟ هر چه بود، سرد بود، خیلی سرد. سایه به پشت سرش رسید. چیزی یا کسی به جلو پرتش کرد، نفهمید چه بود. در آب افتاد. سردش شد و در تاریکی فرو رفت. صدای ترانه‌ای ترسناک در گوشش ‌پیچید.

هنگامی که بیدار شد، تمام تنش خیس بود. عرق سرد روی پیشانی و سینه‌اش می‌غلتید. خواست فریاد بزند اما صدایی از گلویش بیرون نمی امد. احساس سرما می‌کرد، همانطور که در خواب کرده بود. به نظرش تب داشت، چشمانش می‌سوخت و سینه‌اش درد می‌کرد. نفس کشیدن برایش دشوار بود. به خاطر نمی‌آورد که کجاست و چرا آنجاست. صداهای موهومی در گوشش زنگ می‌زدند و سایه ها از جلوی چشمش می‌گذشتند. پلک‌اش سنگین شد و دوباره به خواب رفت.

بار دیگری که بیدار شد، خود را در همان اتاق نمور و تاریک یافت. سعی کرد بشیند اما درد در بدنش پیچید و مانع شد. دست چپ، کمر و چند دنده‌ شکسته اش، باندپیچی شده بودند. به امید یافتن کسی اتاق را از نظر گذراند، اما کسی را ندید. عاقبت به سختی بر روی تشک مندرس حصیری نشست؛ بیرون از پنجره اتاق، آسمان شب با درخشش ستاره ها تزئین شده بود . اتاقش می بایست در برج یا لااقل جای بلندی م...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ریج لند را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی