دوئل در ماه شب کامل
قسمت: 3
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چهرهی آدمای درون خاطراتش توخالی و سیاه بود. همه چیز رنگی اما سرد و غم انگیز بود.
کم کم زمان گذشت و ب شانگ دوستان خودش رو پیدا کرد. اون خیلی زود فهمید که ظاهر محبوب و جوون پسندی داره اما مهم تر از اون، فردیه که قادره به شکل بسیار تحسین برانگیزی از کلمات استفاده کنه و طرفداران خودشو پیدا کرد. با این وجود باز هم مشکلات زیادی پیش روی خودش داشت.
خانوادهی سلطنتی به جنگ و مبارزه اهمیت میداد و بیشانگ بهسختی میتونست خودش رو با این علوم هماهنگ کنه. اون عاشق علوم فکری بود و دوست داشت که بتونه همهی کتابای کتابخانهی سلطنتی و حتی چیزهای ناشناختهای که اون ور مرزها وجود داشت رو بخونه.
خاطرات ورق خوردن و بیشانگ وارد کالج سلطنتی شد. اطرافش شلوغ بود اما چهرهها مجددا سیاه و تو خالی بودن.
فردی انتهای راهرو میدرخشه. اون سرد و آبی به نظر میرسه اما حس گرما و زنده بودن رو تداعی میکنه....
کتابهای تصادفی

