فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

پادشاه ابعادی

قسمت: 91

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

قسمت 91: بازگردادن فضای آئوک (2)

این قیمت معامله سنگ‌های ماه بود.

مبلغ پولی از هر فرمانروا نوشته شده بود.

«به نظر درسته.»

او بیش از سه میلیارد وون به دست آورد. سنگ‌های ماه، برای کانگ جون تبدیل به سنگ خوش شانسی شده بودند.

-هو، می‌تونم با این یه ساختمون بخرم.

زودتر از دریافت پول، پیامی گرفته بود.

هان یون‌سو مستقیماً برای دادن جزئیات پیشش آمده بود.

با لبخندی آرام گفت.

«پس، کار انجام شد. نگران نباش، من به امور قانونی مالیات رسیدگی می‌کنم.»

«از اینکه همیشه مراقب من هستی ممنونم.»

«ولی هنوزم از معامله با موسسه حقوقی اژدهای سیاه امتناع می‌کنی؟ به نظر میاد که شدیدا درگیر معامله با سنگ‌های ماه فرمانرواها هستی.»

«نه. چک و چونه امکان پذیره. 30 میلیون وون برای هر سنگ ماه چطوره؟ به شرط اینکه به ازای هر سنگ ماه 15 تا گوهر به من بدن؟»

کانگ جون همان شرایطی را که به فرمانروایان پیشنهاد داده بود را تکرار کرد.

اگر او قبول می‌کرد، می‌توانست با شرکت حقوقی اژدهای سیاه، بدون مراجعه به فرمانروایان، معاملات انبوه انجام دهد.

هان یون‌سو با ناراحتی گفت.

«یه لحظه صبر کن.»

او به کسی زنگ زد و مدتی با آن‌ها صحبت کرد. پس از اتمام تماس، به کانگ جون نگاه کرد.

«مهم نیست چه نوع گوهری؟»

«نه.»

«پس یه شرط داریم. باید با هر معامله 1000 سنگ ماه معامله کنی.»

«1000؟»

«آره. ما فقط در صورتی شرایطتون رو می‌پذیریم که این مقدار، بهمون بدید.»

«خوب، پس 2000 چطور؟»

چشم‌های هان یون‌سو گرد شد.

«2000؟ آیا واقعاً می‌شه؟»

او می‌دانست که کانگ جون سنگ‌های ماه زیادی دارد، اما انتظار این مقدار را نداشت.

کانگ جون لبخند زد.

«اگه زیاده همون 1000 تا حساب کنیم؟»

«نه. هرچقدر بیشتر بدی برامون بهتره. 2000 تا. درسته؟»

هان یون سو با اضطراب پرسید. گویی می‌ترسید کانگ جون نظرش را تغییر دهد. کانگ جون سری تکان داد.

«بله، اما چطور می‌تونم باهات معامله کنم؟ سنگ‌های ماه از هوامونگ خارج نمی‌شن.»

هان یون سو لبخند زد که انگار نگران نیست.

«به محض اینکه وارد هوامونگ شدی، تاجرمون به پایگاهت می‌ره. البته قبل از اون 30000 گوهر به پایگاهت ارسال می‌شه. لطفا 2000 سنگ ماه رو به تاجر تحویل بده.»

«فهمیدم.»

درست مانند واقعیت، کانگ جون می‌توانست با موسسه حقوقی اژدهای سیاه در هوامونگ معامله کند. به همه چیز رسیدگی شد.

او 30000 گوهر دریافت می‌کرد.

آیا برای ارتقای چند مرحله‌ای بال‌هایش کافی نبود؟

امکان رسیدن به مرحله 4 یا مرحله 5 وجود داشت. قلب کانگ جون تند می‌تپید.

هان یون‌سو دوباره با کسی تلفنی صحبت کرد و پس از آن یک بار دیگر با کانگ جون صحبت کرد.

«قیمت معامله الان به حسابت واریز شده. لطفاً تاییدش کن.»

«به این زودی؟ چطور اینقدر سریع؟»

به محض اینکه کانگ جون صحبتش را تمام کرد، اسکیای او زنگ زد.

[60,000,000,000 وون واریز شده است.]

پیامی که نشان می‌داد 60 میلیارد وون از موسسه حقوقی اژدهای سیاه واریز شده.

-شص-شصت میلیارد!

دهان کانگ جون باز ماند. فقط برای یکی 30 میلیون شد. بنابراین، 2000 سنگ ماه 60 میلیارد وون ارزش داشت.

وقتی پول به حسابش واریز شد، احساس عجیبی کرد.

-60 میلیارد؟ نمی‌تونم باور کنم.

کانگ جون قبلاً صاحب سه ساختمان بود که بیش از پنج میلیارد وون ارزش داشتند.

وقتی 60 میلیارد وون اضافه شد، ممکن بود که ارزش به بیش از 100 میلیارد وون برسد! یک بار به اینکه یو سونگ‌هوان قدرتمند است فکر کرده بود.

البته این تازه شروع کار بود.

او در میان فرمانروایان هوامونگ زمین قوی‌ترین بود، اما همچنان تعجب‌آور بود وقتی به این واقعیت فکر می‌کرد که قبلا در یک گوشیوون 250000 وونی زندگی می‌کرد.

-هنوز با مقایسه یه کنگلومرات چیزی نیست.

او هر روز پول به دست می‌آورد، بنابراین فکر می‌کرد که باید مقداری پول خرج کند. او می‌توانست ساختمان بخرد. به محض اینکه چیزی مناسب پیدا می‌شد، یکی را می‌خرید.

با این حال، او می‌خواست پول بیشتر...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب پادشاه ابعادی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی