پادشاه ابعادی
قسمت: 18
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر18: ساخت و ساز سربازخانه (2)
اینجا؟
یک منطقه عجیب ولی آشنا. آن مکان اتاق کانگجون در رویاهای تهی بود. ولی برعکس قبل، فضای داخلی چند برابر شده بود.
خوشبختانه، او نمی توانست روحی را ببیند. در باز بود ولی راهروی گُشیوون خالی بود.
طبیعی بود. اینجا رویاهای تهی بود، جهان خیالی. روحی که در واقعیت بود نمیتوانست در جهان خیالی به دنبال او بیاید.
راستی، چرا اتاق این همه گنده تر شده؟
فضای داخلی بزرگ مشخصاً به دلیل اتمام پایگاه بود.
در واقعیت غیرممکن بود، ولی اینجا رویاهای تهی بود.
[این پایگاه مقر فرماندهی محدودهای است که شما اداره میکنید.]
[این پایگاه مقر فرماندهی، به عنوان ناحیه ایمنی عمل میکند که از شما در جهان واقعیت محافظت میکند.]
ناحیه ایمنی؟
کانگجون فهمید که چرا روح نمیتوانست وارد اتاق شود.
[حال، وارد اتاق 413 شده و تمام موانع را ازبین ببر.]
[خطر در واقعیت از اتاق 413 ناپدید خواهد شد.]
خطر توی واقعیت؟
مشخصاً روح را میگفت. اگر کانگجون موانع اتاق 413 را ازبین میبرد، دیگر نیازی نبود از روح بترسد.
پس نباید دو دل بازی در بیارم.
به هرحال، کانگجون باید مسلماً ماموریت 3 را کامل میکرد.
کانگجون پایگاه را ترک کرد و به سمت اتاق 413 راه افتاد. دستگیرهی دری که دفعهپیش استفاده از آن غیرممکن بود حال قابل استفاده بود و در باز شد.
داخل چی بود؟ با میمون هایی کله موشی که آن ها را راشین صدا میزنند پر شده است؟
کانگجون با استرس وارد اتاق شد.
ولی وقتی او وارد شد ابرهای سیاه او را فرا گرفتند و زمانی که دیدش آزاد شد یک غار ناشناخته را به چشم دید.
[سیاهچال راشین]
[از شر تمام هیولاهای سیاهچال خلاص شوید.]
این دیگه چیه؟
یک غار در اتاق کوچک گُشیوون بود. این فقط در جهان رویاهای تهی امکان پذیر بود.
پس راشین ها؟ آنها دشمنانی بودند که دفعهی قبل با آن...
کتابهای تصادفی
