ازدواج با یک شرور دلرحم
قسمت: 178
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر صد و هفتاد و هشتم: آوووو(وقت تلف نکن. من مراقب هستم.)(1)
یه غرش عمیق از گلوی یوان جو طنین انداز شد. تهدید و هشدار قوی تو غرشش، سردتر از باد شب بود. در حالیکه چینگ رویی به قدرت سطح پنج رسیده بود، باز احساس ترس کرد.
حصیرِ بیدی که روان چیویو روش نشسته بود به شاخههای بید متصل بود و رویی روش کنترل داشت. وقتی اون غرش عمیق به گوش رسید، همه شاخه های بیدی از حصیرِ بیدی جدا شدند.
اون گرگ پا برهنه بود. زخم هایی از طغیانِ انرژی شیطانی توی صورت و مچش وجود داشت. چشم های سرخش نیمه باز بودند و دندون های نیش کاملا تغییر یافتهاش، نمایان بود. موهای مشکیش به پایین افتاده بود و از دست بزرگش خون میچکید. به نظر میرسید اون کاملا عقلانیتش رو از دست داده.
چینگ رویی نگران شد. با توجه به تجربیات گذشتهاش، این ها نشانهای از ظهور دگرگونی شیطانی بود. تو این زمان، هیچ منطقی برای حرف زدن نداشت و گرسنگی اون رو هدایت میک...
کتابهای تصادفی

