فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 176

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر صد و هفتاد و ششم:اگه یه روز گرگ نمیتونست درد دوره تغییر شیطانیش رو تحمل کنه و بدون اینکه چیزی بهش بگه فرار میکرد، اون صد در صد از دستش عصبانی میشد.(2)

اون نه تنها فکر می‌کرد که متهم کردن مو یو به دزدی و حک کردن نشان دزدی روی صورتش کار اشتباهی نیست، حتی اگه اونها خانواده پدربزرگ مو رو به جنگل می‌بردند تا خوراک حیوانات وحشی بشوند، اون فکر نمی‌کرد که انجام دادن این کارها، چیز مهمی حساب بشه.

خودش و شمان قبیله اونها رو به عنوان خانواده‌ای ضعیف، پیر و جوان تشخیص میدادند که حتی توانایی کمک کردن به قبیله رو هم ندارند.

لین شون فکر نمی‌کرد که تلاشش برای حرف زدن با اون‌ها ارزشی داشته باشه. اون دید که روان چیویو و چینگ رویی با عجله دارن به اونجا میان. تعجب از چشم هاش عبور کرد. «اون پیرزن کیه؟!»

چینگ رویی پوزخند زد. اون چشم هاشو ریز کرد و آستینش رو به سمت اون دو شیطان پرت کرد.

نینگ یو و لین شو چیز مبهمی دیدند. به نظر می‌رسید انگار چندین شاخه بید ناگهانی جلوشون ظاهر شدند. لحظه‌ای بعد اون ها درد شدیدی رو توی فک و بازوهای خودشون احساس کردند. زمانی که اونها به هوش اومدند، خون زیادی به بیرون تف کردند.

نینگ یو از این حمله ناگهانی مبهوت شد. درد به آرومی اومد. اون احساس گیجی میکرد. با دیدی تار، به برکه خون روی برف نگاه ک...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی