فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

ازدواج با یک شرور دل‌رحم

قسمت: 131

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

چپتر صد و سی و یکم: این گرگ احمق، به جای اینکه استراحت کنه؛ داشت چیکار میکرد؟(1)

یعنی اونقدر اشتیاق روان بالا بود؟ ایا اون ازش خوشش میومد؟!

روان چیویو اصلا قصد بدی نداشت، اما یوان جو بخاطر سوتفاهمی که براش پیش اومده بود؛ گونه هاش رنگ گرفت.

صرف نظر از اینکه روان چطور اون رو لمسش کرده، از اونجایی که روان چیویو بهش دست زده بود و بینشون صمیمیت فیزیکی بوجود اومده بود؛ همه این ها برای گرگ فقط یه معنی داشت، روان چیویو برای اونه. یوان جو میخواست اون هم متقابلاً همسرش رو لمس کنه.

همچنین اون میخواست بدونه روان اون سنگ انرژی معنوی رو از کجا پیدا کرده. آیا بدست آوردن سنگ، کار سختی براش بوده؟! اون روز، باران می‌بارید. آیا همسرش جایی احساس ناراحتی کرده؟!

یوان جو درد مریدیان هاش رو تحمل کرد و سرش رو به سمت روان چیویو چرخوند. اون به طور انعکاسی، چشم های نابیناش رو گشاد کرد و تلاش کرد توی تاریکی روان چیویو رو ببینه.

با وجود درد و نگرانی، چشم هاش همچنان برق می‌زدند. اون به آرومی دست بزرگش رو به سمت روان برد‌. یوان دست مشخصش رو از پتوی پوست حیوانی که روان با دقت روش کشیده بود تا سردش نشه، بیرون آورد. نوک انگشت های زبرش، از کنار ملافه پوست حیوانی خز دار رد شدند. بدون ترس از سرما، اون حوصله به خرج داد و دستش رو به سمت روان چیویو دراز ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب ازدواج با یک شرور دل‌رحم را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی