فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 850

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
 فصل 850: دستکاری روح: روح بیدارشده
در حالی که بای زه‌مین در افکار درونی خود گم شده بود، صدای هنوز خواب آلود لیلیث، او را به دنیای واقعی بازگرداند.
«چه چیزی می‌تونه انقدر مهم باشه که باعث شه دو بار پشت سر هم آه بکشی؟»
بای زه‌مین کمی حالت بدنش را تنظیم کرد و لیلیث را به خودش نزدیک کرد. بعد از بو*سه‌ای ملایم بالای سرش و در حالی که به آرامی شانه لخت ظریفش را نوا*زش می‌کرد، با صدایی آرام پاسخ داد: «چیز مهمی نیست، فقط کله‌م داره به این فکر می‌کنه که از اینجاش به بعد رو چیکار کنم. برگرد بخواب. منم زود اینکار رو می‌کنم.»
لیلیث اصرار نکرد و قبل از اینکه دوباره چشمانش را ببندد صرفا سرش را با زیبایی تکان داد تا دوباره غرق شود در سرزمین رویایی شگفت‌انگیزی که مدت زیادی از آن دور شده بود اما حالا به لطف زه‌مین می‌توانست دوباره لذتش را ببرد.
یک دقیقه بعد، بای زه‌مین احساس کرد که قفسه سینه‌ی لیلیث با تنفس او به طور موزون و منظم بالا و پایین می‌رود. او دوباره به خواب رفته بود.
بای زه‌مین چشم‌هایش را بست، اما خوابش نبرد، زیرا سعی می‌کرد پاسخی برای تمام شبهاتی که داشت، پیدا کند.
اول، تمام اطلاعاتی را که به دست آورده بود در ذهنش سازماندهی کرد و شبهات را با شبهات و جواب‌ها را با پاسخ‌ها گذاشت و بعد دومین چیزی که انجام داد، این بود که مسائل مربوط به حوزه‌ی طلایی را در پستوی ذهن خود قرار داد، زیرا چیزی بود که نمی‌توانست و قرار هم نبود که به این زودی با آن در ارتباط باشد.
او دلیل اینکه که چرا ثبت روح همه‌ی موجودات زنده را به مسیر تکامل سوق داده است، آموخته بود؛ چیزی نبود که فقط بر اساس قانون طبیعی اتفاق افتاده باشد، بلکه یک ضرورت بود.
در همان زمان، بای زه‌مین همچنین آموخته بود که ثبت روح قطعاً یک موجود، یک هستِش مستقل یا یک چیز با خودآگاهی است تا یک قانون. قوانین هیچ آگاهی یا توانایی استدلال یا تصمیم‌گیری نداشتند، آن‌ها صرفاً مانند قانون گرانش یا قانون زمان در خدمت یک هدف مقرر بودند.
در مورد اینکه آیا ثبت روح دارای بدن فیزیکی ماشین مانند، شخص مانند، حیوان مانند، صخره مانند یا حتی خود جهان، است یا خیر... بای زه‌مین موقتا نمی‌توانست در این مورد مطمئن باشد.
بای زه‌مین عمدتاً بر تردیدهای خود تمرکز کرد تا سعی کند حداقل تا حد ممکن ناشناخته‌ها را رفع کند.
قبل از هر چیز سعی کرد بفهمد آن نیروی روحانی که ماموریت «مسیرفناناپذیرها» از او می‌طلبد، چیست؟
در حالی که درست است که بای زه‌مین در طول سال‌های دانشجویی رمان‌های زیادی خوانده بود و این هم درست بود که ترکیب دو کلمه‌ی «قدرت معنوی» برای او جدید نبود، زیرا این یک نوع انرژی بود که زیاد در رمان‌های تهذیبی به آن اشاره می‌شد، این در دنیای واقعی چندان مفید نبود، زیرا بای زه‌مین نمی‌توانست هیچ انرژی «عجیب» دیگری غیر از مانا که طبیعتا در هوا معلق بود، احساس کند.
کلمه‌ی روحانی به نحوی باید به نفس/روح ربط می‌داشت، بای زه‌مین به این واقعیت مطمئن بود. با این حال، این، جایی بود که دومین مورد ناشناخته برای بای زه‌مین وارد می‌شد.
چگونه می‌توانست مانای درون روحش را به قدرت روحانی و معنوی تبدیل کند؟
از آنجایی که او اصلاً با دانش یا اطلاعات فعلی خود نمی‌توانست به این سؤال پاسخ دهد، کاری که بای زه‌مین انجام داد جستجوی سوابق مهارت «دستکاری روح» بود، زیرا دقیقاً همین مهارت بود که محرک همه چیز بود.
--------------
 [«دستکاری روح» (مهارت فعال-غیرفعال مرتبه‌ی ای ایکس] سطح یک: روح جوهره تمام زندگی است و بدون روح نمی‌توان زندگی کرد. زندگی می‌تواند توسط هرکسی نابود شود، اما زندگی تنها می‌تواند با ترکیب و متعاقبا دستکاری ضوابطی که روح‌های دو موجودیت را تشکیل می‌دهند، ایجاد شود -]
[افکت‌های قفل‌شده‌ی فعلی از فاز «روح بیدارشده» هستند.]
[اثر غیرفعال و خودکار («روح بیدار»): همه‌ی حملات روحانی پایین‌تر از مرتبه‌ی روح شما، بی‌اثر می‌شوند. حملات معنوی بالاتر از مرتبه‌ی روح شما بدون توجه به تعداد مرتبه‌های مختلف، ...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی