فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

قسمت: 445

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 445 - ون یون و ون یان: خشمی که عقلانیت را از بین می‌برد

بلافاصله پس از اینکه شانگوان بینگ‌شو همه افراد داخل خودرویی را که شهردار سابق شهر بایکوان و یکی از دو رهبر اردوگاه بایکوان در آن سفر می‌کردند، منجمد کرد، سکوت شدیدی حکم فرما شد.

نسیمی که از جنگل‌های مجاور می‌وزید حاوی مقداری سرما بود که به سختی می‌شد تشخیص داد که آیا از باد خنک می‌آید، یا از ذرات یخ شناور در هوای منجمد، یا از قصد قتل خفیفی که کل جهان را احاطه کرده است.

شن می در حالی که با چشمانی گشاد شده به بای یونگ نگاه می‌کرد با حالتی شوکه پرسید: «تو- چرا اونو کشتی؟»

حالت بای یونگ هیچ ترسی در مواجهه با مرگ نشان نمی‌داد، در واقع چهره او نشان می‌داد که تنها احساس او در مواجهه با مرگ تعجب و ناباوری است. واضح بود که او هرگز انتظار نداشت که زن مو نقره‌ای که راه او را مسدود کرده بود و فرار او را خنثی کرده بود، بدون توجه به تسلیم شدن او، او را بکشد. از طرفی، همه چیز به قدری سریع اتفاق افتاد که بای یونگ حتی فرصت نداشت قبل از اینکه قلبش متوقف شود و خونش در رگ‌هایش یخ بزند، درد را احساس کند.

از سوی دیگر، چهره بای وی وحشت را نشان می‌داد. وقتی به سمت پنجره‌ای که شانگوان بینگ‌شو بیرون ایستاده بود خیره شد، چشمانش کاملا باز بود. فقط این بود که این وحشتی که برای همیشه در چهره او تجسم یافته بود از ترس مرگ زاده نشده بود، بلکه ترسی بود که با تمام این وضعیت نامطلوب برای او و همچنین ترس از دیدن چنین دشمن قدرتمندی که راه فرار او را سد کرده بود، به وجود آمده بود.

شانگوان بینگ‌شو بی‌تفاوت به شن می نگاه کرد و به سوالی که پرسید پاسخ نداد. در عوض بدون نگاه دومی به اجساد داخل وسیله نقلیه و با تکان دادن دستش همراه با زمزمه‌ای آرام، چندین قندیل یخ شکل گرفت و سپس به سمت وسایل نقلیه مختلف و رانندگان آن‌ها پرواز کرد.

رانندگان این وسایل نقلیه فقط انسان‌های معمولی بودند که برای بای یونگ کار می‌کردند، بنابراین هیچ امیدی برای آن‌ها وجود نداشت که از حمله چنین تکامل‌دهنده روح قدرتمند و با استعدادی مانند شانگوان بینگ‌شو اجتناب کنند، در نتیجه، سرنوشت آن‌ها از همان لحظه‌ای که او آن‌ها را هدف قرار داد، مهر و موم شد.

شانگوان بینگ‌شو به سردی یخ‌هایی بود که با استفاده از مانا و جادوی خود ایجاد کرده بود. او از قتل عامي كه انجام مي‌داد اصلاً آشفته نشد.

از دیدگاه بسیاری، کاری که او انجام می‌داد ممکن است شیطانی یا حتی ظالمانه باشد. به هر حال، کاری که شانگوان بینگ‌شو انجام داده بود، کشتن رانندگانی بود که برای برخی افراد هیچ ارتباطی با اعمال بای یونگ نداشتند. اما از دیدگاه شانگوان بینگ‌شو، همدستان او به اندازه کسانی که این اعمال را انجام می‌دادند گناهکار بودند و همه بهانه‌ها در نظر او بی‌فایده بود.

چرا شانگوان بینگ‌شو آن نقدر عصبانی بود که دست به چنین اعمالی زد؟

او در سکوت به سمت کامیون‌های مختلف رفت و جعبه‌های کانتینر را یکی یکی باز کرد.

اگرچه او در داخل این کامیون‌ها تعداد زیادی لوازم مانند کیسه‌های بزرگ برنج، گوشت منجمد، آب خالص در بطری، کارتن شیر، پاکت سیگار، باند، انواع داروها، گنجینه‌های ثبت روح، چند شمشیر جعلی و زره و همچنین برخی از گیاهان عجیب و غریب را پیدا کرد که هنوز نیاز بود مورد مطالعه قرار گیرند؛ اما هیچکدام از این‌ها چیزی نبود که شانگوان بینگ‌شو به دنبالش بود، بنابراین اگرچه از این کشف کمی احساس خوشحالی کرد، اما متوقف نشد و به راه خود ادامه داد.

...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی