جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس
قسمت: 174
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۱۷۴ - بیرون آمدن
بای زهمین سرش را تکان داد و با لبخند به شانگوان و وو ییجون نگاه کرد.
«چیز خوبی پیدا کردین. الان هم از خطری که قراره باهاش رو به رو بشیم اطلاعات بیشتری داریم و هم اینکه روحیه همگی تقویت شده.»
شانگوان و وو ییجون کاملا درک میکردند که رویارو شدن با خطری که در آشیانه است چه معنیای دارد
«این...» فو چیگانگ در حالی که با چشمانش به بای زهمین خیره شده بود با سردرگمی قدمی رو به جلو برداشت.
در عقب آشیانه دو نفربر از نوع بردلی ام۳ به سمت درهای خراب شده آشیانه نشانه گرفته بودند پارک شده بودند. در کنار آنها، دو برزنت بزرگ نظامی روی زمین افتاده بود که به این معنی بود که قبلا برای پوشاندن نفربرها استفاده میشدند.
این نوع نفربر به خاطر قدرت تخریب فوقالعاده، توانایی پیماش فوقالعاده بالا در سطوح زمین و داشتن چندین سپر زرهی که قادر به مقاومت در برابر شلیک مهمات زد زرهی ۳۰ میلیمتری بودند، معروف بود. بدون شک و به عنوان هیولاهای وحشتناک میان دیگر نفربرها به حساب میآمدند.
علاوه بر دو فروند نفربرِ ام۳، ده وسیله نقلیه با مسلسلهای سنگین نوع ۹۲ و تایپ ۶۷ نصب شده بود.
حتی جیپ نظامی، ATV و پنج کامیون که برای کارهای نظامی دستکاری شده بودند.
«چخبره؟... چرا این چیزا اینجا هستن؟» یکی از مردان نظامی مات و مبهوت گفت. «مگه جین شون و بقیه همه ماشین ها و اسلحه های سنگین رو با خودشون نبرده بودن؟»
«وقتی همه این مهمات رو اینجا ول کردن به این معنی نیست که نمیخواستن همشون رو با خودشون ببرن، این کارشون به این معنیه که نمیتونستن اینا رو با خودشون ببرن یا اینکه به دلایلی تو اون زمان بردن این همه تسلیحات لازم نبوده». بای زهمین به سمت یکی از نفربرها رفت و کلاه ایمنی داخل خودرو را لمس کرد. سپس برگشت و به اطراف نگاه کرد و به نقاط خالی اشاره کرد: «اونا تانکای جنگی و اکثر ماشینایی که بالاشون اسلحه سوار شده بود رو برداشتن این همه سلاح برای یه ارتش هزار و پونصد نفری بیشتر از کافیه.»
در حالی که نفربرهایِ ام۳ حتی در بین بقیه نفربرهای دیگر قدرتمند بودند، ا...
کتابهای تصادفی


