چپتر 2135: بادها

طبقه هفتم مجبور بود تمام انرژی خود را برای پایدار کردن درگاه ابعادی به کار گیرد، بنابراین نوآ و بقیه نتوانستند هیچ‌کدام از آن سوخت را تصاحب کنند. این رویداد همچنین نشان داد که حشرات یک چالش بوده‌اند، اما آن‌ها نمی‌توانستند مطمئن باشند که در طول ایجاد هزارتو رسیده بودند یا بعد از آن.

حشرات پرنده ممکن بود مانند لاک‌پشت‌ها که دریا را تحت­تأثیر قرار دادند، طبقه را تحت­تأثیر قرار داده باشند. آن‌ها ممکن بود ماهیت منطقه را تغییر داده باشند و هزارتوی نفرین‌شده را مجبور کرده باشند که چالش را با شکل جدید خود تطبیق دهد.

نوآ نتوانست پاسخی برای این سؤالات پیدا کند، زیرا گذرگاه ابعادی هر سرنخی را که طبقه هفتم ممکن بود داشته باشد، جذب کرد. تنها نسخه‌ای ناقص از آرایه فضا-زمان پس از پایدار شدن درگاه منطقه بعدی باقی­ماند، بنابراین او کنجکاوی خود را سرکوب کرد تا به اکتشاف ادامه دهد.

 

درگاه، چند جسد ناقصی را که هنوز روی زمین شناور بودند جذب کرده بود، بنابراین لاک‌پشت‌ها نتوانستند چیزی برای آرام کردن گرسنگی خود پیدا کنند. نوآ احساس کرد مجبور است انرژی ذخیره شده قبلی را بدهد و اجازه دهد همه مدتی استراحت کنند قبل از اینکه به گذرگاه نزدیک شوند.

نیرویی که باعث انتقال از راه دور آنها می­شد، بر دنیای تاریک اطراف گروه وارد شد و به سرعت محیط جدیدی در حواس آن‌ها آشکار شد. دشتی وسیع در هر جهت گسترده شده بود و چهار گردباد عظیم در مناطق به ظاهر تصادفی درحال حرکت بودند.

آسمان خاکستری بود و بادهای شدید از میان آن می‌وزیدند. این جریان‌ها مسیرهای دقیقی را دنبال می‌کردند زیرا از چهار گردباد خارج و دوباره وارد می‌شدند و ماهیت آن‌ها هر بار که با آن ساختارهای غول­پیکر ادغام می‌شد، تغییر می‌کرد.

گردبادها به دشت آسیبی نمی‌رساندند. پایه‌های وسیع آن‌ها به نظر می‌رسید به زمین لاجوردی کریستال‌مانند چسبیده‌اند، اما انرژی آن‌ها به داخل آن نفوذ نمی‌کرد. به نظر می‌رسید آن زمین عجیبوغریب در برابر نیروی خشونت‌آمیزی که بر سطح آن وارد می‌شد، ایمن است، اما به وضوح موضوع پیچیده‌تر از این بود.

 

طبقه هشتم به مراتب بزرگتر از طبقات قبلی بود. این فضای وسیع­تر به جریان­های متعدد اجازه می­داد تا سیستمی ایجاد کنند که بتواند بی­وقفه کار کند. البته، این فقط در صورتی ممکن بود که انرژی درون بادها تغییر نکند، بنابراین نوآ بلافاصله دستور داد که همه­چیز دست نخورده باقی­بماند.

دشت مسطح نبود، اما هیچ ساختار قابل­توجهی ...