تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 2121
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر 2121: تغییر
نوآ به لاکپشت رده بالا هشدار داده بود امّا این آخرین راهحل او بود. بررسی بستر دریا اولویت داشت امّا پیش از آن، همراهانش را از معاملهای که با گروه لاکپشتها کرده بود مطلع ساخت.
نوآ به لاکپشت رده بالا هشدار داده بود امّا این آخرین راهحل او بود. بررسی بستر دریا اولویت داشت امّا پیش از آن، همراهانش را از معاملهای که با گروه لاکپشتها کرده بود مطلع ساخت.
بستر دریا عجیب بود. رگههایی که با درخشش سبز کمرنگ، همچون بخشی از یک موجود زنده به نظر میرسیدند امّا نوآ چیزی زیر شن و سنگها پیدا نکرد. هر دانهی شن و هر سنگ کوچک، انرژی خاصی را در خود داشت که فضای زیر آب را پر از حیات کرده بود.
بااینحال، نگرانیهای نوآ بیدلیل نبودند. این فضای سرزنده ناقص به نظر میرسید و حضور لاکپشتها بیشتر از آنکه دریا را زندهتر کند، آن را در خود فرومیبرد.
نوآ منتظر ماند تا جون و سایر همراهانش بررسیهای خود را به پایان برسانند امّا یافتههای آنها تفاوتی نداشت. کوه آتشین، ظالم پیر و گابریل هر کدام در زمینهای تخصص داشتند امّا همگی به یک نتیجه رسیدند. چیزی در هماهنگی این طبقه از دست رفته بود و دریا عامل این ناهماهنگی بود.
نوآ با بیمیلی غرّشی آرام سر داد. لاکپشت رده بالا فوراً نزد او آمد و دلیل احضارش حتی پیش از آنکه نوآ لب به سخن بگشاید مشخص بود. بااینحال، او باید آن را به زبان میآورد: «میتونی کمی از انرژی دریا رو ذخیره کنی؟»
رهبر پاسخ داد: «دریا انرژیای که لازمه رو به ما میده. برای ذخیره کردنش باید خود آب رو برداریم.»
«چقدر طول میکشه تا طبقه آب رو برگردونه؟»
لاکپشت رده بالا اعتراف کرد: «نمیدونم.»
«چند تا آزمایش انجام میدم.»
نوآ آهی کشید و بعد به سمت سطح آب شتابید و دنیای تاریکش را گسترش داد.
همراهانش نظارهگر بودند که چطور...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی
