تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 2118
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر 2118: برهنه
نوآ نمیتوانست اشتباه کند. غرایزش از همان لحظهای که هزارتو، دنیای تاریک را به طبقه سوم منتقل کرد، شروع به ارسال سیگنالهای واضحی کرده بودند و این احساسات بعد از بررسی دریای سبز فقط شدیدتر شده بودند. چیزی در آن آبها وجود داشت که به زبان او صحبت میکرد اما او عجلهای برای پایین رفتن نداشت.
نوآ نمیتوانست اشتباه کند. غرایزش از همان لحظهای که هزارتو، دنیای تاریک را به طبقه سوم منتقل کرد، شروع به ارسال سیگنالهای واضحی کرده بودند و این احساسات بعد از بررسی دریای سبز فقط شدیدتر شده بودند. چیزی در آن آبها وجود داشت که به زبان او صحبت میکرد اما او عجلهای برای پایین رفتن نداشت.
انرژی ذخیرهشده درون دنیای تاریک همچنان در حال التیامبخشیدن به متخصصان بود. جون اولین کسی بود که بهطور کامل بهبود یافت و سه تهذیبگر دیگر نیز بهدنبال او بهبود یافتند. نوآ بخش اعظم انرژی را برای خود نگهداشته بود اما مراکز قدرتش بسیار بیشتر از همراهانش نیاز داشتند پس در نهایت آخرین کسی شد که بهبود یافت.
هیچ اتفاق خاصی در زمانی که دنیای تاریک در آسمان بنفش شناور بود رخ نداد. طبقه سوم تقریباً مشابه طبقه دوم بود با این تفاوت که بهجای پوشش گیاهی انبوه، دریای سبزی وجود داشت. با اینحال، حضور موجودات زنده در آن آبها همهچیز را پیچیدهتر میکرد و نوآ نمیتوانست توضیح دهد که چرا آن موجودات پس از بازرسی او، به تکنیکش کاری نداشتند.
حواس، غرایز و بررسی کوتاه نوآ تأیید کرده بودند که دریا شامل گروه بزرگی از جانوران جادویی است. او نتوانسته بود به رهبرانشان برسد، اما احساساتی که تجربه کرده بود، به او میگفتند که دستکم یک موجود در رده بالایی در آن ناحیه حضور دارد.
با اینحال، نوآ نمیدانست که آیا این موجودات بخشی از آزمون هستند یا نه. طبقه اول به کلیدی نیاز داشت که در میان قوانین ناحیه پنهان شده بود. طبقه دوم خواستار شکست گیاهان جادویی رده بالا و بهدنبال آن نابودی کامل پوشش گیاهی بود. اما ماهیت طبقه سوم همچنان نامشخص بود و نوآ میخواست پیش از مواجهه با آن گروه، درکی بهتر از منطقه پیدا کند.
پس از اتمام روند بهبود و رفع تمام عوارض جانبی، نوآ آماده شد تا دنیای تاریک را ترک کند. کارگاهها ارتشی از اژدهایان قدرتمند ششدست خلق کردند و همراهان موجود در خزانهاش نیز حواس خود را گسترش دادند تا آماده پشتیبانی از او باشند.
ساکنان دنیای تاریک میتوانستند از طریق کریستالهای سیاه، بیرون را همچون شیشه شفاف ببینند. نوآ چیزی را پنهان نمیکرد و جون، طبق معمول، وقتی آمادهسازیهای او را دید سؤالی را مطرح کرد: «میخوایم بریم بیرون؟»
نوآ خوب میدانست که برق زدن چشمان جون چه معنایی دارد. او چیزی را درک کرده بود و این اتفاق برای نوآ جای تعجب نداشت. جون دورگه نبود، اما در گذشته به قدرتی مشابه دست یافته بود و فرم کنونیاش بدنش را در آستانه اوج تواناییهای یک تهذیبگر قرار داده بود. منطقی بود که غرایزش تیز شده باشند.
نوآ آشکارا گفت: «دریا پر از جانوران جادوییه. اونا قویان. میخوام جذبشون کنم، اما اول باید مطمئن شم که ارتباطی با آزمون این طبقه ندارن.»
جون پرسید: «خب؟»
نوآ ادامه داد: «پ...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی


