چپتر 1729: غرور

کیرک در میان شعله‌های آتش تلو تلو خورد. به نظر نمی‌رسید که دورگه بتواند دفاع نقره‌ای او را نابود کند، اما برای پیشروی تقلا کرد.

وقتی که شعله‌های آتش شدت گرفت حالتی مصمم در چهره کیرک ظاهر شد. او نمی‌توانست به رقیبش در آن شرایط برسد، بنابراین باید قدرتش را به سمت جلو هل می‌داد.

یک مارک روی دست راست او ظاهر شد. این نماد یک کره ساده را به تصویر می‌کشید، اما نوآ و دیگر ارشد‌ها می‌توانستند حس کنند که قدرت بیشتری نسبت به بقیه دارد.

موج‌های عجیب قدرت شروع به جاری شدن در وجود کیرک کرد.‌ تهذیب‌گر بعد گسترش قدرت خود از طریق شعله‌های آتش توانست موقعیت خود را مرتب کند، و دورگه تنها توانست نگاهی غافلگیرانه به او بیاندازد.

ناگهان شعله‌ها خرد شد. چند زبانه آتش که موفق به سالم ماندن از حمله کیرک شده بودند به دلیل فشاری که در منطقه فرود آمد قبل از ازهم پاشیدن به زمین افتادند.

همچنین در آن نقطه فشار بر روی دورگه نیز فرود آمد. قدرت بدنی او برای گونه خود مناسب بود، اما به هرحال روی زانوهایش افتاد.

کیرک نزدیک دورگه شد و دستش را بالا برد. او می‌خواست یک ضربه کشنده بزند، اما نوآ حریفش را تلپورت کرد.

«حملمو حتی شروع نکردم.» کیرک در حالی که به سمت جایگاه‌ها برمی‌گشت شکایت کرد.

«یکم زود تموم شد.» نوآ در حالی که چانه‌اش را می‌خاراند گفت. «بیا یه چیز متفاوت امتحان کنیم.»

نوآ دستش را تکان داد، و یک ابر سیاه کوچک از انگشتانش پخش شد.

ماده تاریک گشترش یافت و شکل یک اژدها شش دست بلند را گرفت که روی چاله فرود آمد و در حالی که سرش را به سمت آسمان بالا برد غرش کرد.

«اینو دیگه تلپورت نمی‌کنم.» نوآ فریاد زد. «تمام تلاشتو بکن.»

کیرک قبل از اینکه انگشتش را به سمت اژدها بگیرد خرخر کرد.

قبل از اینکه پرتویی متراکم نامرئی به سمت موجود برود مارک‌های سیاه دستان او را پوشاندند. ناگهان سوراخی در سینه اژدها باز شد و انرژی نامرئی در یک لحظه وسط ماده تاریک را حفر کرد و تماشاگران در آن صحنه تشویق کردند.

با این حال، اژدها دریایی از آتش سیاه را تف کرد که کل میدان نبرد را می‌پوشاند.

حتی سوراخ در سینه آن شرو...